در این پست به بیان ماده 441 قانون مدنی در خصوص خیار تبعض صفقه وبیان مسایل و نکات مرتبط با این خیار خواهیم پرداخت.
خیار تبعض صفقه وقتی حاصل میشود که عقد بیع نسبت به بعض مبیع به جهتی از جهات باطل باشد . در این صورت مشتری حق خواهد داشت بیع را فسخ نماید یا نسبت به قسمتی که بیع واقع شده است قبول کند و نسبت به قسمتی که بیع باطل بوده است ثمن را استرداد کند.
به عنوان مثال فرض کنید شخصی خانه ای را که سه دانگش متعلق به او و سه دانگ دیگرش ملک غیر است بدون اجازه ی مالک میفروشد.این بیع نسبت به سه دانگی که متعلق به بایع بوده است ،صحیح و نسبت به سه دانگ دیگر در صورتی که مالک آن را رد کند ،باطل میباشد .
در این فرض چون سه دانگ از معامله صحیح و سه دانگ دیگر باطل میباشد و معامله به دو بخش صحیح و باطل تقسیم شده است ، مشتری به علت این تجزیه ،خیار تبعض صفقه خواهد داشت.یعنی حق خواهد داشت که بیع را نسبت به قسمت صحیح فسخ کند ،چرا که اگر چنین خیاری نداشته باشد ممکن است از تجزیه ی معامله زیان ببیند.
چراکه خریدار زمانی که مال را میخرد به کل معامله رضایت داده است و پس از تقسیم معامله به دو جزء صحیح و باطل ممکن است دچار زیان شود. بنابراین خیار تبعض صفقه برای جلوگیری از ضرر طرف قرارداد و مبتنی بر قاعده ی لاضرر میباشد.
البته خریدار میتواند معامله را فسخ نکند نسبت به سه دانگی که باطل بوده است ثمن را پس بگیرد .
مثال دیگر فروش خودرو همراه با رادیو پخش آن میباشد .اگر کسی اتومبیلی را همراه با رادیو پخش آن بفروشد و بعد معلوم شود که رادیو پخش متعلق به دیگری است میگویند :در معامله تبعیض شده است .بخشی از آن که مربوط به انتقال خودرو است صحیح میباشد و بخش دیگر که مربوط به رادیو است ـچون متعلق به دیگری و دیگری نیز فروش آن را اجازه نداده است ـ باطل میباشد.
1.خیار تبعض صفقه هم در عین معین وجود دارد هم در عین کلی
با توجه به اطلاق ماده 441 قانون مدنی که مقرر میدارد :
خیار تبعض صفقه زمانی حاصل میشود که عقد بیع نسبت به بعض مبیع به جهتی از جهات باطل باشد . در این صورت مشتری حق خواهد داشت که بیع را فسخ نماید ،یا به نسبت قسمتی که بیع واقع شده است قبول کند و نسبت به قسمتی که بیع باطل بوده است ثمن را استرداد نماید .
میتوان گفت خیار تبعض صفقه اختصاص به عین معین ندارد و معامله ی عین کلی را هم شامل میشود مانند موردی که مقداری تلخه به تصور اینکه میتواند خوراک مرغ باشد ،همراه با مقداری جو مورد معامله قرار میگیرد و بعد معلوم میشود که تلخه هیچگونه منفعت عقلایی و مالیت ندارد . در این فرض معامله نسبت به تلخه باطل است و خریدار نسبت به معامله جو خیار تبعض صفقه دارد.
نظرات کاربران