این جمله که «از ارث محرومت میکنم» برای بسیاری از افراد آشناست و ممکن است بارها و بارها آن را شنیده باشند. در بیشتر مواقع، این عبارت توسط پدرانی به کار میرود که با برخی رفتارهای فرزندان خود مخالف اند و میخواهند با این حربه آنها را به انجام رفتارهایی مطابق میل خود مجبور کنند .
این جمله که از ارث محرومت می کنم برای بسیاری از افراد آشناست و ممکن است بارها و بارها آن را شنیده باشند. در بیشتر مواقع، این عبارت توسط پدرانی به کار می رود که با برخی رفتارهای فرزندان خود مخالف اند و می خواهند با این حربه آنها را به انجام رفتارهایی مطابق میل خود مجبور کنند.
شنیدن این جمله ممکن است موجب نگرانی برخی فرزندان شده و حتی در مواردی همین افراد، با این جمله از قصد و نیت اصلی خود منصرف شوند.
اما در این میان، هستند افرادی که به دلیل داشتن دانش حقوقی، به این عبارت وقعی نگذاشته و به آن اعتنا نمی کنند، چون می دانند این موضوع پایه حقوقی و قانونی ندارد و هیچ کس نمی تواند دیگری را از چنین حقی محروم کند.
فرد تا زمانی که زنده است می تواند همه گونه دخل و تصرفی در اموال خودش داشته باشد. برای مثال فردی که خانه های متعدد و اموال زیادی دارد، تا در قید حیات است، می تواند به موجب سند رسمی یا هرگونه انتقال قطعی، اموالش را به نام دیگران انتقال دهد؛ هیچ کس هم نمی تواند به او اعتراضی داشته باشد. زیرا مال خودش بوده و اختیارش را داشته است. البته باید توجه داشت که عمر دست خداست و کسی نمی تواند پیش بینی کند چه زمانی مسافر آخرت است تا بر اساس آن تصمیم گرفته و اموالش را تقسیم کند؛ اما به هرحال منعی برای این تقسیم وجود ندارد.
براساس شرع ممکن است شرایطی مانع از تحقق ارث گردد؛ مانند کسی که به عمد، شخصی را که از او ارث می برد، بکشد اما این با باور عمومی که درباره محرومیت از ارث وجود دارد متفاوت است. درواقع در نظام حقوقی ایران، محرومیت از ارث فاقد اعتبار قانونی است و شخص به وسیله وصیت نمی تواند ورثه خود را از ارث محروم کند و همچنین قانون به متوفی فقط امکان وصیت در مورد یک سوم از مال اش را داده است.
به محض فوت نمودن متوفی دیگر امکان انجام هیچ گونه اقدام حقوقی را ندارد و تشخیص وارث بودن یا نبودن افراد به عهده قانون است. قوانین ارث از جمله قواعد آمره میباشند و اراده شخص تاثیری در تحقق سهم الارث وراث ندارد.
قانونگذار در ماده 837 قانون مدنی صراحتاً بیان داشته است که اگر کسی به موجب وصیت، یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند، وصیت مزبور نافذ نیست.
در ارتباط با عبارت وصیت مزبور نافذ نیست در ماده 837 قانون مدنی از ظاهر جمله یکی از حقوقدانان معتقد است که ، هر گاه وارث محروم، به اراده موصی تسلیم شود و محرومیت را بپذیرد، وصیت نافذ میشود. لازمه پذیرش این نظر نفوذ وصیت تا حد ثلث است كه بدون نیاز به اجازه نیز اثر دارد، ولی در استفاده از این ظاهر باید احتیاط كرد، زیرا قوانین ارث و قواعد مربوط به تملك قهری ورثه برای حفظ مصالح خانواده وضع شده است و با نظم عمومی جامعه ارتباط نزدیك و مستقیم دارد.
بعضی دیگر از حقوقدانان در تفسیر این ماده میگویند: قاعده توارث از نظر نظم اجتماعی تأسیس شده است، بدین جهت طبق ماده 959 قانون مدنی وارث نمیتواند آن را از خود سلب كند. همچنانی كه مورث نمیتواند آن را از وارث سلب نماید. بنابراین توارث از احكام به شمار میرود نه از حقوق تا شخص بتواند آن را اسقاط كند. مثلاً هر گاه كسی وصیت نماید كه فلان وارث او ازارث محروم باشد و یا به فلان وارث او ارث ندهند، یا وارث او نیست، وصیّت مزبور موجب محرومیت او از ارث نمیگردد.
ماده 837 قانون مدنی اگر چه دارای ابهام است. ولی وقتی به منبع قانون، یعنی فقه امامیه مراجعه كنیم، ابهام آن برطرف میگردد. برای توضیح بیشتر باید گفت كه در این رابطه، دو نظریه بین فقهاء وجود دارد:
گروهی از فقهاء معتقد هستند كه وصیت مزبور بطور مطلق باطل نیست بلكه وصیت عهدی مزبور در بر گیرنده یك وصیت تملیكی است. چون، وقتی كسی از ورثه از ارث محروم شود، معنای آن این است كه سهم او به سایر ورثه ها تملیك میگردد پس وصیت به محرومیت یكی از ورثه از ارث، به منزله این است كه تمامی تركه را برای سایر وراث وصیت به تملیك كرده باشد.
ولی از آن جهت كه موصی، نمیتواند به بیشتر از ثلث مال وصیت كند، مازاد بر ثلث توقف بر اجازه وارث دارد. در نتیجه مقداری از ثلث كه سهم وارث محروم است، به وی تعلق نمیگیرد بلكه به وارث دیگر انتقال پیدا میكند و انتقال بقیه سهم وارث محروم (غیر از ثلث) توقف بر اجازه وارث محروم دارد كه اگر اجازه داد، وصیت نافذ میشود.
این نظریه را علامه در كتاب مختلف و بسیاری از فقهای دیگر از جمله صاحب جواهر قائل شده اند. ظاهر قانون مدنی این است كه از این نظریه پیروی كرده است. زیرا در ماده 837 قانون مدنی جمله نافذ نیست آمده است.
گروه دیگر از فقهاء، از جمله محقق در شرایع، شهید ثانی در مسالك و فخرالمحققین معتقد هستند كه چنین وصیتی باطل است. زیرا چنین وصیتی مخالف كتاب و سنّت است و قواعد فقهی نیز مؤید این بطلان است. این نظریه با قواعد و موازین حقوقی منطبق است. زیرا انتقال تركه به وارث، پس از فوت مورث از امور قهریه است و بستگی به میل و رضایت كسی ندارد و لذا مورث نمیتواند مانع انتقال اموال به وارث شود. به عبارت دیگر، انتقال تركه به ورثه حكم است نه حق و حكم قابل اسقاط یا انتقال نیست.
به نظر میرسد نظریه دوّم (بطلان وصیت) بیشتر با قواعد و موازین حقوقی، سازگار است، زیرا هر چند ظاهراً قانون مدنی، نظریه صاحب جواهر (یعنی عدم بطلان مطلق) را ترجیح داده است، اما به دلایل متعدد، نظریه بطلان را انتخاب كرده است. یكی از دلایل او این است كه وصیت به حرمان از میراث كه به صورت عهدی انجام گیرد، توسط نصوص واصله منهی و غیر مشروع شناخته شده و بنابراین شریعت مقدّسه این گونه وصیت را ملغی الاثر دانسته است.
از طرفی دیگر مطابق ماده 843 قانون مدنی از همان قانون وصیت به زیاده بر ثلث ترکه نافذ نیست، مگر به اجازه وراث و اگر بعض از ورثه اجازه کند فقط نسبت به سهم ایشان نافذ است.
بنابراین هرگاه پدر بیان نماید که فلان فرزندم از ارث محروم است، چنین وصیتی به حکم قانون باطل و فاقد اثر قانونی خواهد بود. به عبارت دیگر چنانچه وصیت کننده وارثی را مستقیماً از ارث محروم کند، خواه نسبت به یک سوم اموال یا تمام آن،وصیت مزبور باطل می باشد،اما چنانچه همان پدر بیان نماید یک سوم اموالم به فلان پسرم برسد،
چنین وصیتی صحیح خواهد بود، هرچند که نتیجه آن در عمل محروم شدن سایر وراث از آن بخش می باشد،به عبارتی دیگر اینکه پدر تصمیم گرفته است یک سوم اموالش به فلان فرزندش برسد، به معنای محروم ساختن باقی وراث است، اما نمی توان به واسطه قبح ممنوع کردن سایر وراث، چنین وصیتی را صحیح ندانست؛ چه اینکه به موجب قانون موصی له وصیت می تواند(کسیکه وصیت به نفع او می گردد)هر شخص ولو احد از وراث وصیت کننده باشد.
اما در فرض اخیر و احراز صحت و اصالت وصیت مزبور،وصیت کننده صرفاً تا ثلث مجاز بوده و نسبت به مازاد بر آن در صورتی صحیح خواهد بود که وراثی که در عمل از ماترک محروم گردیده اند، این عمل را تنفیذ نمایند.البته باید توجه داشت هر زمان امکان رجوع موصی(وصیت کننده ) از وصیت مزبور وجود خواهد داشت.
طبق موارد گفته شده پدر به طور کلی و عمومی حق محروم کردن وراث خود از ارث را ندارد ولی طبق قانون و شرع ، در صورت وقوع ۵ مورد زیر افراد از ارث محروم میگردند:
اولین و مهمترین مورد محرومیت از ارث در خصوص وقوع قتل میباشد. درصورتی که وارث، مورث خود را به قتل برساند از ارث محروم می شود. شاید یکی از دلایل چنین حکمی در حقوق اسلامی، جلوگیری از طمع کاری فرزندان یا کسانی که ارث می برند برای تصاحب سریعتر اموال متوفی باشد.در واقع کسی نمی تواند برای اینکه زود به ارث برسد، مورث را به قتل برساند، زیرا قتل مانع ارث بردن است.
دومین مورد محرومیت از ارث در خصوص وراثت کافر از مسلمان است. مطابق ماده 881 قانون مدنی مکرر قانون مدنی، کافر از مسلم ارث نمی برد و اگر در بین ورثه ی متوفای کافری، مسلم باشد وراث کافر ارث نمی برند اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند. البته عکس این موضوع صادق نیست و اگر کافری فوت کند و در بین وراثش، شخص مسلمانی باشد، فرد مسلمان از کافر ارث می برد.
سومین مورد محرومیت کردن فرزند از ارث ، فرزند ولدالزنا است. اگر فرزندی در اثر یک رابطه نامشروع از زن و مردی متولد شده باشد، متولد زنا از پدر و مادر خود ارث نمی برد و از این لحاظ از ارث محروم است.
چهارمین مورد محرومیت نیز در خصوص لعان بین زن و شوهر است. اگر زن و شوهری با شرایطی که در فقه و قانون مقرر شده یکدیگر را لعن کنند و در مدت عده طلاق، یکی از آنها فوت کند، دیگر از یکدیگر ارث نمی برند و لعان موجب محرومیت از ارث می شود.
و در آخرین مورد محروم کردن فرزند از ارث هم، اگر فرزندی به واسطه لعان از سوی پدرش نفی می شود، دیگر نه پدر از فرزند ارث می برد و نه فرزند از پدر ارث می برد. البته اگر پدر از لعان رجوع کند، در این صورت فرزند می تواند از پدرش ارث ببرد ولی بازهم پدر از فرزندش ارث نخواهد بود.
موضوع دیگری که ممکن است با محرومیت اشتباه گرفته شود درباره فرزندی است که زودتر از والدین ش فوت کند. مطابق قانون، وقتی فرزندی زودتر از والدین خود فوت می کند، ورثه آن فرزند از جد پدری خود ارث نمی برند. به عبارت ساده تر شخص مرده از کسی ارث نمی برد تا آن مال به بازماندگانش منتقل شود و این با محرومیت از ارث تفاوت دارد.
امیدواریم نوشته ی فوق الذکر پاسخگوی سوالات شما در خصوص ایا پدر میتواند فرزند را از ارث محروم کند ،محروم کردن فرزند از ارث ،قانون محروم کردن فرزند از ارث ،از ارث محروم شدن و ... بوده باشد.
سلام خیر هر فردی تا یک سوم اموالش رو میتونه طی وصیت نامه به افرادی که میخواد ببخشه و اصطلاح از ارث محروم کردن اصلا وجود خارجی نداره و هیچ کس نمیتونه احدی از وراث خودش رو از ارث محروم کنه 
نظرات کاربران