در این پست به بیان مفهوم شرط دوم یعنی در زمان عقد بایستی عیب موجود باشد و ماده 423 قانون مدنی در این خصوص و مواد 425 و 430 قانون مدنی در ارتباط با عیب بعد از عقد که ناشی از سبب پیش از آن باشد میپردازیم.
پس آنچه در تحقق خیار عیب موثر واقع میشود ،علم و جهل خریدار است نه داوری عرف.درنتیجه هرگاه خریدار ،در ازمایش و وارسی مبیع کاهلی کند و عیب اشکار آن را درنیابد می تواند برای فسخ بیع یا مطالبه ی ارش به همان عیب استناد کند .
باید افزود علم و جهل فروشنده ی کالا ی معیوب در تحقق خیار عیب اثر ندارد.پس اگر دربرابر ادعای خریدار ،فروشنده ادعا کند خود نیز از عیب موجود اگاه نبوده است ،دفاع فروشنده بر فرض اثبات نیز در دعوی اثر ندارد و خریدار نا اگاه را از خیار عیب محروم نمیکند.البته باید توجه داشت که اگاهی فروشنده از عیب یا عدم اطلاع او حسن نیت دررابطه دو طرف موثر است .
اگر فروشنده ی کالای معیوب از عیب اگاه باشد ولی سکوت کند ،با وجود شرایطی ممکن است تدلیس شمرده شود و فروشنده را مسئول خسارات ناشی از مصرف کالای معیوب کند .یعنی چون فروشنده از عیب اگاه بوده و می بایست به خریدار وجود عیب را اطلاع میداد،ولی با این وجود اطلاع نداده و خریدار با استفاده کردن از کالای معیوب دچار زیان شده است ،فروشنده مسئول خسارتهای وارده میباشد.
ماده 423 قانون مدنی وجود عیب هنگام عقد را سبب ایجاد خیار میداند.ممکن است عیب کالا مدتها بعد از معامله ظاهر شود ،اما انچه به خریدار چنین مالی حق فسخ یا گرفتن ارش میدهد ،وجود عیب در زمان تراضی است . ظهور عیب کاشف از اختیار اوست و خود سهمی در ایجاد خیار ندارد . به همین جهت نیز پیش از ظهور عیب اشکار شدن عیب میتوان خیار راساقط کرد .
در صورتی که عیب بعد از عقد، ناشی از سبب پیش از آن باشد مانند اینکه اسب فروخته شده ،در اثربیماری نهفته پیشین ،بعد از عقد از حرکت باز بماند باید عیب را سابق بر عقد شمرده .در واقع بیماری حیوان هرچند هنوز اثر خارجی پیدا نکرده باشد ،از عیوب است و ظهور آن بعد از عقد مانع از ایجاد خیار عیب نمیباشد.
ماده 430 قانون مدنی در این باره مقرر میدارد که : اگر عیب حادث بعد از قبض در نتیجه عیب قدیم باشد مشتری حق رد را نیز خواهد داشت.
همچنین به موجب ماده 425 قانون مدنی: عیبی که بعد از بیع و قبل از قبض در مبیع حادث شود درحکم عیب سابق است.
نظرات کاربران