وکالت معاضدتی وکالتی است که از طرف کانون وکلا در امور حقوقی طبق قانون و با رعایت مقررات فصل دوم آیین نامه قانون وکالت مصوب 19 خرداد 1316 به وکلا ارجاع می شود.در صورتی که فرد تمکن مالی نداشته باشد می تواند از کانون وکلا در خواست وکیل معاضدتی کند پس از بررسی شرایط وی،کانون ،وکیل معاضدتی به فرد معرفی می کند .
در صورتی که فرد تمکن مالی نداشته باشد می تواند از کانون وکلا در خواست وکیل معاضدتی کند پس از بررسی شرایط وی،کانون ،وکیل معاضدتی به فرد معرفی می کند .وکیل معاضدتی مربوط به امور مدنی است.
ماده 2 آیین نامه اصلاح آیین نامه اجرایی ماده 10 قانون تشکیل صندوق حمایت وکلا و کارگشایان دادگستری مصوب 29 دی ماه 1355 به بیان تعریف وکیل معاضدتی به صورت زیر پرداخته است:
وکالت معاضدتی وکالتی است که از طرف کانون وکلا در امور حقوقی طبق قانون و با رعایت مقررات فصل دوم آیین نامه قانون وکالت مصوب 19 خرداد 1316به وکلا ارجاع می شود.
1.اداره معاضدت كانون وكلای دادگستری كه از سال 1316 راه اندازی شد یكی از زیرمجموعه های كانون وكلاست كه با هدف كمك به طرفین محروم وبی بضاعت پرونده های قضایی تشكیل شده است.
2.از این رو اقشار كم درآمد كه توانایی مالی كافی برای استخدام وكیل و برخورداری از مساعدت و راهنمایی آنها را در پرونده های قضایی ندارند می توانند با مراجعه به این اداره از حق برخورداری از وكیل رایگان بهره مند شوند. حال آن كه این اداره با قدمتی در حدود 75 سال متاسفانه به علت اطلاع رسانی ضعیف و ناآشنایی اغلب افراد جامعه با آن، تا چندی قبل كاركرد چندان قابل توجهی نداشته و به همین خاطر بسیاری از مراجعان دستگاه قضایی از دریافت خدمات وكیل رایگان محروم مانده اند.
1 - وکیل معاضدتی حق دریافت هیچ وجهی تحت عناوین حق المشاوره ، حق الوکاله و غیره را به استثنای هزینه تمبر دادرسی از موکل خویش ندارد.
2 -وکیل معاضدتی نمی تواند از موکل معاضدتی خود سند یا مدرکی بابت تضمین یا پشتوانه پرداخت حق الوکاله مطالبه کند. همچنین مجاز نیست قبول وکالت را منوط به سپردن تضمین مزبور نماید.
3 -وکالت معاضدتی یک تکلیف قانونی است . بنابراین وکیل معاضدتی اولاً: متعهد به قبول وکالت در موضوع تعیین شده از طرف شعبه معاضدت بوده ،
ثانیاً حق استعفا در پرونده یا تبدیل وکالت معاضدتی را به تعیینی نداشته ،
ثالثاً: امتناع از قبول وکالت یا تغییر موضوع خواسته یا تأخیر در انجام امر، فاقد وجاهت حرفه ای و قانونی می باشد. در موارد معاذیر قانونی برای وکالت معاضدتی یا صلاحدید وکیل به تغییر خواسته یا نحوه طرح دعوی ، موضوع می بایست به اطلاع شعبه معاضدت رسیده و با نظر موافق ایشان انجام شود.
4- پس از قبول وکالت و تنظیم و امضای قرارداد وکالت و وکالتنامه ، وکیل معاضدتی گزارش انجام امر را به ضمیمه نسخه ای از قرارداد به شعبه معاضدت محل تقدیم می نماید.
5 - وکالت معاضدتی به معنای وکالت تبرعی و رایگان نیست . بلکه بدان جهت با وکالت تعیینی متفاوت است که در ابتدای کار، هیج وجهی تحت عنوان حق الوکاله از موکل دریافت نمی شود.
النهایه پس از پایان کار چنانچه موکل با دخالت وکیل معاضدتی در دعوای اقامه شده پیروز و حاکم گردید ، طبق قرارداد متعهد است حق الوکاله وکیل را بر اساس تعرفه حق الوکاله بپردازد.
این تعهد در مواردی که موضوع دعوی مالی است ، علاوه بر شرط صدور حکم به نفع موکل ، موکول و منوط به وصول محکوم به نیز می باشد.یعنی مثلاً در دعوای مطالبه مهریه چنانچه با وجود صدور حکم به نفع موکله به دلائلی مانند نداشتن مال یا عدم دسترسی به آن ، موکل به محکوم به نرسد، متعهد به پرداخت حق الوکاله نیست.
البته همواره در این موضوع از جنبه اثبات وصول یا عدم وصول محکوم به اما و اگرها و یا اختلافاتی بروز می نماید که نهایتاً نظرشعبه معاضدت صائب و حاکم می باشد.
آیا وكـــلای معاضدتی حق الزحمه یا حق الوكاله ای دریافت می كنند؟ اگر دستمزدی می گیرند به چه میزان و از سوی چه كسی پرداخت می شود؟
الف - درصورتی كه پرونده به نفع موكل پایان یابد
ب در صورتی که پرونده به ضرر موكل تمام شود
در مورد نخست چنانچه پرونده به نفع موكل پایان پذیرد و به عبارتی وكیل برنده شود دادگاه فرد محكوم را به پرداخت حق الوكاله وكیل رایگان نیز محكوم می كند كه حق الوكاله 5درصد از حكم صادره است. یعنی اگر فردی به پرداخت 20 میلیون تومان محكوم شود حق وكیل یك میلیون تومان خواهد شد كه باید بپردازد. از این حق الوكاله دریافتی 20 درصد آن سهم كانون وكلااست. اما متاسفانه باید گفت در عمل اكثر این قبیل وكلابه حق الوكاله شان نمی رسند چرا كه یا بسیاری از پرونده ها به علت آن كه غیرمالی و خانوادگی است در مرحله رسیدگی و قبل از صدور حكم به سازش منجر می شود یا در پرونده هایی كه حكم صادر می شود محكومان مدعی می شوند توانایی پرداخت این پول را ندارند. اما در پرونده هایی كه به ضرر موكل تمام شود هیچ حق الوكاله ای به وكیل تعلق نمی گیرد.
وکیل معاضدتی بر اساس قانون متعهد است از حق الوکاله دریافتی یک پنجم یا خمس آن را به عنوان سهم کانون به حساب مربوط واریز و رسید آنرا به همراه گزارش کار،رونوشتی ازحکم یا احکام صادره به شعبه معاضدت تقدیم دارد.
وکیل، خواه معاضدتی یا تعیینی ، متعهد به حسن معاشرت ، گشاده روئی ، حس خیرخواهی و انسان دوستی است. موکل نیز می بایست در برخورد با وکیل بالأخص معاضدتی ؛ مراتب احترام ، ادب ، قدرشناسی و حسن رفتار را رعایت نماید.
متاسفانه هنوز بسیاری از مردم با وظایف و خدمات این اداره آشنایی ندارند كه علت نیز اطلاع رسانی ناكافی است چرا كه اطلاع رسانی در طول این سال ها به شكل لازم صورت نگرفته و مردم از حقوق مسلم خود برای تحقق عدالت كه همانا بهره مندی از وكیل رایگان است بی اطلاع مانده اند.
اداره معاضدت كانون وكلا در سال، توانایی خدمت رسانی به 30 هزار پرونده را دارد اما در حال حاضر تنها 3 هزار پرونده در این اداره مطرح می شود. وكلای ما نیز كه همگی از وكلای پایه یك دادگستری هستند تمام وظایف یك وكیل شخصی را انجام می دهند تنها با این تفاوت كه حق الوكاله از موكل خود نمی گیرند.
در حال حاضر نیز بیشترین مراجعات مربوط به دعاوی خانوادگی است كه به طور معمول از هر 10 پرونده 7 پرونده مربوط به طلاق، مهریه و حضانت فرزند است.
در زمینه وكالت پرونده ها به دو دسته تقسیم می شوند؛ كیفری و حقوقی از سوی دیگر در قانون اساسی كشور ما، داشتن وكیل حقی است كه برای تمام مردم به رسمیت شناخته شده و همه افراد حق دارند در تمام دادگاه ها و مراجع قضایی وكیل داشته باشند. اما از آنجا كه خدمات وكیل رایگان نیست و وكلادر قبال كاری كه انجام می دهند حق الوكاله دریافت می كنند پس همه افراد ممكن است بضاعت پرداخت حق الوكاله و در نتیجه استخدام وكیل را نداشته باشند.
حال سوال اینجاست كه تكلیف این افراد چیست؟ آیا به خاطر ناتوانی مالی باید از حق داشتن وكیل محروم بمانند؟
اینجاست كه قانون به كمك آمده و حق داشتن وكیل رایگان را برای مردم قائل شده است.
دو نوع وكیل رایگان داریم:
الف)وكیل تسخیری كه در زمینه پرونده های كیفری فعالیت می كند یعنی برای یك سری جرایم مهم و سنگینی همانند قتل و آدم ربایی و... كه طبق قانون نیز باید چنین دادگاه هایی با حضور وكیل برگزار شود، اگر فرد توانایی مالی نداشت دادگاه وكیل تسخیری برایش تعیین می كند. طبق قانون برای جرایمی كه مجازات سنگینی همچون قصاص و یا حبس های بالای 20 سال دارد دادگاه بدون حضور وكیل نمی تواند رسمیت پیدا كند بنابراین در این گونه موارد چنانچه فرد توانایی گرفتن وكیل را نداشته باشد دادگاه برای وی وكیل تسخیری تعیین می كند.
در پرونده های كیفری كه مجازات سبك دارند وكیل رایگان تعلق نمی گیرد.
ب)وكیل معاضدتی: در پرونده های حقوقی مثل كلاهبرداری، طلاق و... اگر فرد توان مالی برای استخدام وكیل و پرداخت حق الوكاله نداشته باشد می تواند با مراجعه به اداره معاضدت وكیل رایگان بگیرد.
آیا هر شخصی كه پرونده قضایی داشته باشد می تواند با مراجعه به اداره معاضدت تقاضای وكیل رایگان كند؟ ضمن اینكه شرایط دریافت وكیل رایگان چیست؟
در پاسخ بایستی بگوییم ،خیر برای این كار شروطی لازم است:
1.اینكه فرد بضاعت مالی برای گرفتن وكیل نداشته باشد.
البته لازم به ذكر است تعیین بضاعت افراد در كشور ما كار دشواری است و ابزار دقیقی برای دستیابی به میزان دارایی افراد در دست نیست. با این حال قانون سه راه مشخص كرده است:
نخست مجموعه دادگستری است. یعنی اگر كسی كه به دادگستری مراجعه كرده و از پرداخت هزینه دادرسی ناتوان بوده و تقاضای اعسار داده باشد یك دلیل برای بی بضاعتی فرد تلقی می شود. پس اداره ما هم آن را می پذیرد.
مرحله بعد گواهی چند شاهد است كه با قسم یاد كردن به خداوند متعال تایید می كنند فرد مورد نظر بضاعت مالی ندارد.
مرحله آخر نیز وكیل تعیین شده است كه با توجه به آشنایی با مشكلات موكل و بررسی وضعیت مالی اش تایید می كند وی توانایی مالی ندارد.
2موضوع دعوا با اساس باشد.
این بدان معناست كه وقتی فردی به اداره معاضدت مراجعه نموده و تقاضای وكیل می كند كارشناسان با بررسی پرونده اش مشخص می كنند آیا موضوع مورد اختلاف و طرح پرونده قضایی، پایه و اساس دارد یا خیر؛
چرا كه برخی افراد مواردی را مطرح می كنند كه به هیچ عنوان قابل دفاع و رسیدن به نتیجه نیست. در واقع فقط وقت تلف كردن و صرف هزینه و انرژی است. به عنوان مثال صاحبخانه ای كه مستاجرش قرارداد یك ساله دارد نمی تواند قبل از موعد سررسید قرارداد، برای دریافت حكم تخلیه به دادگاه مراجعه كند چرا كه طرح دعوای او سرانجامی نخواهد داشت. پس اداره معاضدت به اینگونه شكایت ها ترتیب اثر نداده و وكیلی هم اختصاص نمی دهد.
وکیل تسخیری مربوط به جرایم سنگین و کیفری می باشد قانونگذار در تبصره یك ماده ۱۸۶ قانون آیین دادرسی كیفری جرائمی را كه می بایست متهم با وكیل تسخیری در دادگاه حاضر شود را برشمرده و درخصوص این جرائم متهم می بایست با وكیل در دادگاه حاضر شود.
ماده 186 - متهم می تواند از دادگاه تقاضا كند وكیلی برای او تعیین نماید ، چنانچه دادگاه تشخیص دهد متهم توانائی انتخاب وكیل را ندارد از بین وكلای حوزه قضائی و در صورت عدم امكان از نزدیكترین حوزه مجاور وكیلی برای متهم تعیین خواهد نمود و در صورتی كه وكیل درخواست حق الوكاله نماید دادگاه حق الزحمه را متناسب با كار تعیین خواهد كرد و در هر حال حق الوكاله تعیینی نباید از تعرفه قانونی تجاوز كند. حق الوكاله یاد شده از ردیف مربوط به بودجه دادگستری پرداخت خواهد شد.
تبصره 1 - در جرائمی كه مجازات آن بر حسب قانون ، قصاص نفس ، اعدام ، رجم و حبس ابد می باشد چنانچه متهم شخصا وكیل معرفی ننماید تعیین وكیل تسخیری برای او الزامی است مگر در خصوص جرائم منافی عفت كه متهم از حضور یا معرفی وكیل امتناع ورزد.
تبصره 2 - در كلیه امور جزایی به استثناء جرائم مذكوردرتبصره (1) این ماده و یامواردی كه حكم غیابی جایز نیست، هرگاه متهم وكیل داشته باشد ابلاغ وقت دادرسی به وكیل كافی است مگر اینكه دادگاه حضور متهم را لازم بداند.
ماده 187 - تقاضای تغییر وكیل تسخیری ازطرف متهم جز در موارد زیر پذیرفته نیست :
الف - قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه بین وكیل تسخیری با یكی از اصحاب دعوا وجود داشته باشد.
ب - وكیل تسخیری قیم یا مخدوم یكی از طرفین باشد و یا یكی از طرفین مباشر یا متكفل امور وی یا همسر او باشد.
ج - وكیل تسخیری یا همسر یا فرزند او وارث یكی اصحاب دعواباشد.
د - وكیل تسخیری سابقا در موضوع دعوای اقامه شده به عنوان دادرس یا داور یا كارشناس یا گواه اظهارنظر كرده باشد.
ه - بین وكیل تسخیری و یكی از طرفین و یاهمسر و یا فرزند او، دعوای حقوقی یا جزایی مطرح باشد و یا در سابق مطرح بوده وازتاریخ صدور حكم قطعی دو سال نگذشته باشد.
و - وكیل تسخیری یا همسر یا فرزند او دارای نفع شخصی در موضوع مطرح باشند.
طبق تبصره یک ماده ۱۸۶ قانون مزبور: در جرائمی که مجازات آن بر حسب قانون، قصاص نفس، اعدام، رجم و حبس ابد است، چنانچه متهم شخصاً وکیل معرفی ننماید تعیین وکیل تسخیری برای او الزامی است مگر در خصوص جرایم منافی عفت که متهم از حضور یا معرفی وکیل امتناع ورزد .
تبصره اخیرالذکر مبین الزام دادگاه در تعیین وکیل تسخیری در مواردی است که متهم، شخصاً وکیل معرفی نکرده باشد و آن در مورد جرایمی است که طبق قانون مجازات آن قصاص نفس، اعدام، رجم و حبس ابد باشد.
هرچند قانونگذار در مقام بیان جلوگیری از افشای اسرار و هتک حیثیت و حرمت متهم، حضور وکیل مدافع را منوط به نظر او دانسته است؛ اما این اقدام مقنن، موجب تضییع یکی از تضمینات اساسی حق دفاع متهم یعنی حق داشتن وکیل مدافع در مرحله دادرسی شده است.
بنابراین در جرایم راجع به منافی عفت چنانچه متهم از معرفی وکیل امتناع ورزد، دادرسی بدون حضور وکیل مدافع انجام می شود، ولو مجازات عمل ارتکابی اعدام، رجم و یا حبس دائم باشد.
یکی از محدودیتها و قیود وکالت معاضدتی ( و البته تسخیری ) عدم حق استعفای وکیل است . وکیل معاضدتی حق استعفا نداشته و تکلیف وکیل در پذیرش پرونده معاضدت استعفاپذیر نیست.
این نیز استثناء دیگری بر قواعد عقد وکالت است که به لحاظ ماهیت ، طبع و اثر وضعی وکالت معاضدتی ، بر این تأسیس حاکم است .
دلیل سلب حق استعفاء از وکیل معاضدتی در تکلیفی بودن پذیرش آن نهفته است . این نهاد ، به منظور تحقق و اثبات این موضوع است که برای حفظ دموکراسی عدالت نباید جیره بندی شود و لذا منابع درآمد اشخاص نباید تأثیری در جریان رسیدگی به عدالت داشته باشد و برای اینکه برابری عادلانه در مقابل قانون عبارتی توخالی و بی محتوی نباشد، برای اشخاص محتاج هم باید مشاور و مدافع تهیه نمود.
شناخت فلسفه وضع معاضدت و طریق نُضج و تکامل آن ، گره از پاره ای نقاط کور و ابهامات حاکم بر فضای وکالت معاضدتی می گشاید. ابهاماتی که بخش عمده آن از یک سو، به دلیل کهنه و مُجمل بودن منابع و مستندات قانونی، نقص یا فقدان رویه های قضائی و تفسیری برای حل و کشف غامضات (پیچیدگی ها)این نهاد و از سوی دیگر به علت گسترش و پیچیدگی دعاوی، نیازهای اجتماعی و تغییر خلقیات و رفتارهای متناقض بوده و حل و کشف آن می تواند ما را در طی طریق احسان و فداکاری و دستگیری از ضعفاء، نیازمندان و دادخواهان عدالت رهنمون گردد.
لذا حق استعفاء که در وکالت تعیینی ،یک وضع و تأسیس طبیعی و مرسوم است ، در امر معاضدت با مانع روبروست . زیرا قول به این حق باعث مُهمل و معلق ماندن تکلیف معاضدتی و در تعارض با منافع موکلی است که با گذراندن مراحل قانونی در شعبه معاضدت و داشتن ابلاغیه در موضوعی خاص، حمایت این نهاد را تا پایان دادرسی و صدور حکم قطعی جلب نموده است .
می توان بدین نحو نیز احتجاج (حجت و دلیل آوردن)کرد که همان طور که پذیرش وکالت معاضدتی مُلهَم از امر قانونی و تکلیف است، انجام و خاتمه آن نیز می بایست طبق تعریف و متناسب و هماهنگ با شاکله معاضدت باشد.
این استدلال همچنین یکی از مبانی نظریه ی منع اخذ تضمین ، منع وکالت در توکیل و برخی دیگر از ویژگیهای نهاد معاضدت ، بوده است.
پرواضح است که حق عزل موکل توسط وکیل معاضدتی امری متفاوت بوده و امکان پذیر است زیرا در عزل، موکل به اراده و اختیار ، خود را از این حق و حمایت اجتماعی محروم می سازد و هر کس حق دارد در غیر موارد اجبار ، نسبت به اختیار و یا نداشتن وکیل آزادانه تصمیم بگیرد.
حسب ماده ۲۳ قانون وکالت ۲۵/۱۱/۱۳۱۵: وکلای عدلیه مکلفند همه ساله در سه دعوی حقوقی به عنوان معاضدت قبول وکالت نمایند و چنانچه موکل محکوم له واقع شود، حق الوکاله قانونی از آنچه وصول شود به او پرداخته خواهد شد.
مستفاد از ماده مزبور چنین است که وکیل معاضدتی در صورت جمع شرائط ذیل مستحق دریافت حق الوکاله است:
۱- موکل محکوم له واقع شود.
۲ - محکوم به وصول شود.
بنابراین چنانچه موکل محکوم له واقع نشود یا به هر دلیل دیگر امکان وصول محکوم به نباشد، وکیل حق مطالبه و دریافت حق الوکاله را ندارد. همچنین ماده ۴۳ قانون وکالت بدین مضمون است که وکیل منتخب مکلف است قرارداد حق الوکاله تنظیم نماید و پس از ختم دعوی درصورتیکه موکل محکوم له واقع شود، حق الوکاله را دریافت و خمس آن را به صندوق کانون ایصال دارد(پرداخت نماید). ماده مزبور نیز تأکید بر آن دارد که در صورتیکه موکل محکوم له واقع نشود ، وصول حق الوکاله امکان پذیر نخواهد بود.
لذا وکیل معاضدتی نمی تواند از موکل خود در ابتدای کار تقاضای دریافت حق الوکاله نماید. چرا که شرایط استحقاق و مطالبه حق الوکاله در ابتدا مهیا نبوده و منوط به فرجام دعوی است.
فلذا اگر موکل معاضدتی در دعوی ارجاع شده محکوم شود و یا در صورت محکوم له واقع شدن (در دعاوی مالی که موضوع خواسته مال است)، محکومُ به، ( به هر دلیل) وصول نشود، حق الوکاله قانونا به وکیل منتخب تعلق نمی گیرد و به همین لحاظ دریافت هر وجهی قبل از تحقق شرائط قانونیِ مرقوم، وجاهتی نداشته و نوعی تخلف از نظامات محسوب است.
بدیهی است این قاعده درباره حق الوکاله است و پرداخت هزینه های دیگر از قبیل هزینه ابطال تمبر دادرسی به عهده موکل است که در صورت بالابودن هزینه و عدم توانائی موکل به پرداخت آن ، توصیه میشود ابتدا دادخواست اعسار از هزینه دادرسی تنظیم و تقدیم دادگاه شود.
سلام ...ممنون از اظهار لطفتون 
نظرات کاربران