ديه مقدار، مال معيني است كه در شرع مقدس به سبب جنايت غيرعمدي بر نفس، عضو يا منفعت، يا جنايت عمدي در مواردي كه به هر جهتي قصاص ندارد، مقرر شده است.
دیه، یکی از مجازات های پیش بینی شده در قانون بوده و مبلغی است که در جنایات غیر عمد وارده بر اعضای بدن و جان افراد یا در مواقعی که امکان قصاص نیست یا با دیه، مصالحه شده، پرداخت می شود. دیه نفس، دیه اعضا و دیه منافع، انواع دیه هستند. جنایات غیر عمد بر جان و جسم اشخاص و جرایم عمدی که به هر دلیل، امکان قصاص نیست، موارد پرداخت دیه می باشند. در این مقاله قصد داریم شما را با نحوه محاسبه دیه پزشکی قانونی آشنا کنیم و بگوییم دیه هر بخیه چه قدر است. پس تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
سایت حقوقی احقاق تصمیم گرفت مقاله های حقوقی بسیاری را در این زمینه منتشر کند و اگر شما به دنبال مشاور حقوقی هستید می توانید به مشاور حقوقی کار مراجعه کنید.
مطابق با ماده ی468 قانون مجازات اسلامی مقصود از عاقله عبارت است از پدر، پسر و بستگان ذكور نسبی پدری و مادری یا پدری به ترتیب طبقات ارث است. همه كسانی كه در زمان فوت می توانند ارث ببرند به صورت مساوی مكلف به پرداخت دیه می باشند.
در ماده 464 قانون مجازات اسلامی در رابطه با مسئول پرداخت دیه گفته شده است که، در موارد ثبوت اصل جنایت با شهادت، علم قاضی یا قسامه، اگر مرتكب مدعی خطائی بودن آن گردد و عاقله خطاء بودن جنایت را انكار نماید، قول عاقله با سوگند پذیرفته می شود و دیه بر عهده مرتكب است و چنانچه عاقله از اتیان قسم نكول كند با قسم مدعی، عاقله مكلف به پرداخت دیه است.
تبصره ـ در صورتی كه برخی از افراد عاقله سوگند یاد نمایند از پرداخت دیه معاف میشوند و سهم آنها به وسیله مرتكب پرداخت می گردد.
ماده 465 قانون مجازات اسلامی : عاقله، مكلف به پرداخت دیه جنایت هایی كه شخص بر خود وارد می سازد نیست.
مطابق با ماده 469 قانون مجازات اسلامی عاقله در صورتی مسئول است كه علاوه بر داشتن نسب مشروع، عاقل، بالغ و در مواعد پرداخت اقساط دیه، تمكن مالی داشته باشد.
مطابق با ماده 709 قانون مجازات اسلامی این جراحات شامل موارد زیر هستند:
الف- حارصه: خراش پوست بدون آنكه خون جاری شود، یك صدم دیه كامل کلمه حارصه از ریشه حرص گرفته شده که در لغت به معنای پوست است
ب- دامیه: جراحتی كه اندكی وارد گوشت شود و همراه با جریان كم یا زیاد خون باشد، دوصدم دیه كامل در توضیح دامیه لازم به ذکر است که دامیه عبارتست از خراشیدگی های عمقی پوست که همراه با خونریزی و پارگی های سطحی است که از جهت درمانی نیاز به بخیه شدن دارد. دامیه از دم به معنای خون گرفته شده است. گاهی اوقات به این زخم دامعه هم می گویند که از ماده دمع به معنای اشک گرفته شده است؛ زیرا خون مانند قطرات اشک از محل آسیب دیده خارج می شود
پ- متلاحمه: جراحتی كه موجب بریدگی عمیق گوشت شود لكن به پوست نازك روی استخوان نرسد، سه صدم دیه كامل یعنی به پرده سمحاق که غشای نازکی بین گوشت و استخوان است نمی رسد. متلاحمه از لحم به معنای گوشت گرفته شده است، این زخم زود التیام می یابد و در لغت، متلاحم به معنای التیام فقها سریع است. به متلاحمه گاهی اوقات باضعه هم گفته می شود
ت- سمحاق: جراحتی كه به پوست نازك روی استخوان برسد، چهارصدم دیه كامل سمحاق به کسر سین، پرده نازکی است که روی استخوان را پوشانده است و در اصطلاح پزشکی به آن پریوست یا ضریع می گویند. اگر جراحت آن قدر عمیق باشد که به این پرده برسد بدون آن که آن را کنار بزند به آن زخم سمحاق گویند
ث- موضحه: جراحتی كه پوست نازك روی استخوان را كنار بزند و استخوان را آشكار كند، پنج صدم دیه كامل پارگی عمیق که سمحاق یا پریوست را پاره کرده ولی شکستگی استخوانی ایجاد نکند و استخوان را از شکاف زخم به وضوح دیده می شود، کلمه موضحه از وضوح به معنای پدیدار و نمایان شدن گرفته شده است
ج- هاشمه: جنایتی كه موجب شكستگی استخوان شود گرچه جراحتی را تولید نكند، ده صدم دیه كامل صدمه بدنی است که باعث شکستگی استخوان شود، اعم از این که همراه با پارگی نسوخ (شکستگی باز) یا بدون پارگی (شکستگی بسته) باشد؛ زیرا موضوع بند 6 ماده ( 709قانون مجازات اسلامی ) شکستگی استخوان سر و صورت است، چه همراه با شکاف پوست و ایجاد زخم باشد چه نباشد. در هر دو صورت دیه آن دیه کامل معادل ده شتر است؛ و هاشم (بن عبدالمطلب) لقب جد پیامبر اکرم (ص) بود، به سبب این که ایشان برای قوم خویش نان تکه می کرد.؛ و هاشم از هشم گرفته شده است هشم الشی، یعنی آن چیز را شکست و هاشم یعنی تکه کننده
چ- مُنَقله: جنایتی كه درمان آن جز با جابه جا كردن استخوان میسر نباشد، پانزده صدم دیه كامل یعنی جنایتی که منجر به شکستگی استخوان سر و صورت شود و برای درمان آن لزوماً باید استخوان را از جای خود به جای دیگر منتقل کنند و با جراحی ترمیمی همراه است و ضرورتی ندارد همراه با شکاف پوست باشد؛ زیرا موضوع بند 7 ماده (709) قانون مرقوم، جراحتی است که موجب جابجایی استخوان شکسته شود
ح- مأمومه: جراحتی كه به كیسه مغز برسد، یك سوم دیه كامل جراحتی که باعث شکستن استخوان سر (جمجمه) شود، به گونه ای که به کیسه مغز برسد. توضیح این که جمجمه محفظه ای است متشکل از چند استخوان به هم متصل که مغز را در خود جای می دهد و بین مغز و جمجمه پرده ای وجود دارد که مغز را می پوشاند، این پرده را کیسه مغز یا خریطه یا ام الراس گویند. هرگاه جنایتی سبب شکستگی استخوان سر شود و جراحت به پرده مغز برسد بدون این که پرده (کیسه) مغز را پاره کند به آن مأمومه گویند. در بند 8 ماده 709 قانون مجازات اسلامی دیه آن را ثلث دیه کامل یا شتر تعیین کرده است که دو مقدار متفاوت است؛ زیرا ثلث دیه کامل درصد دیه کامل معادل شتر است و حال آن که در آن ماده تصریح شده چنانچه بر مبنای شتر محاسبه شود دیه آن شتر خواهد بود.
دلیل آن، روایاتی است که در این زمینه آمده و آنها دو سری هستند: در یکسری از این روایات آمده است: وفی المامومه ثلاث و ثلثون من الابل یعنی در مأمومه سی و سه شتر است و در برخی دیگر از روایات آمده است و فی المأمومه ثلث الدیه یعنی در مأمومه ثالث دیه است که معادل 33/333 درصد دیه کامل معادل 33/333 شتر خواهد شد. در تحریرالوسیله، دیه جراحت مأمومه یک سوم دیه کامل تعیین و تصریح شده. در شتر نزدیکتر به احتیاط یک سوم است، هر چند درخصوص شتر اکتفاء نمودن به سی و سه شتر است.
قانون مجازات اسلامی در ماده 709 بند 8 به طور مطلق دیه مأمومه را یک سوم دیه کامل ولی بر مبنای شتر سی و سه شتر تعیین کرده است. حالا اگر جانی در زمان انتخاب نوع دیه مأمومه شتر را برگزیند باید 33 شتر معادل 33 درصد دیه کامل را بپردازد، ولی اگر غیر شتر را برگزیند باید معادل درصد دیه کامل بپردازد.
خ- دامغه: صدمه یا جراحتی كه كیسه مغز را پاره كند، كه علاوه بر دیه مأمومه، موجب ارش پاره شدن كیسه مغز نیز می باشد. دامغه از دماغ به معنای مغز گرفته شده است و دامغه به جراحتی گویند که کیسه مغز را پاره کند و به مغز برسد. در واقع دامغه مرحله پیشرفته مأمومه است؛ زیرا در جراحت مأمومه استخوان جمجمه می شکند و جرح تا کیسه مغز می رسد، ولی کیسه پاره نمی شود؛ ولی در جراحت دامغه پس از شکسته شدن جمجمه، جراحت به پرده مغز سرایت می کند و آن را پاره می کند.
با توجه به این که در شرع برای پاره شدن مغز دیه خاصی پیش بینی نشده باید برای آن ارش تعیین شود. به همین جهت در بند 9 ماده 709 قانون مجازات اسلامی تصریح شده غیر از ثلث دیه کامل (دیه مأمومه) ارش بر آن افزوده می شود. بعضی از نویسندگان، دامغه را جراحاتی دانسته اند که از پرده های مغز گذشته و باعث خونریزی یا تخریب نسج مغز شود که دیه آن همان دیه مأمومه است، ولی ارش بر آن افزوده می شود.
ناگفته نماند صدمه به نسوج مغزی ممکن است عوارض مختلفی را مانند از بین رفتن شنوایی، بینایی و به دنبال داشته باشد و چنان چه مجنی علیه بر اثر صدمه وارد شده به نسوج مغزی فوت نکند. برحسب نوع عارضه ای که ایجاد می شود به آن دیه و ارش جداگانه تعلق خواهد گرفت و ارشی که در قانون مجازات اسلامی (بند 9 ماده 709) برای جراحت دامغه علاوه بر ثلث دیه لحاظ شده صرفاً مربوط به پارگی مغز است و شامل عوارض مذکور نخواهد بود. همچنین اگر جنایتی باعث ضربه مغزی شود ولی با جرح شکاف پوست سر و شکستگی جمجمه همراه نباشد از مصادیق مأمومه نیست و چون دیه خاصی در شرع و قانون برای آن پیش بینی نشده ارش منظور می شود.
تبصره 1 - جراحات گوش، بینی، لب، زبان و داخل دهان، در غیر مواردی كه برای آن دیه معین شده است، در حكم جراحات سر و صورت است.
تبصره 2 - ملاك دیه در جراحت های مذكور، مقدار نفوذ جراحت بوده و طول و عرض آن تأثیری در میزان دیه ندارد.
تبصره 3 - جنایت بر گونه درصورتی كه داخل دهان را نمایان نسازد، موجب یك بیستم دیه كامل و اگر به نحوی باشد كه داخل دهان را نمایان سازد، موجب یك پنجم دیه كامل است. در این مورد چنانچه پس از بهبودی جراحت، اثر و عیب فاحشی، درصورت باقی بماند، علاوه بر آن، یك بیستم دیه دیگر نیز باید پرداخت شود.
تبصره 4 - هرگاه جنایت موضحه صورت بعد از التیام، اثری از خود بر جای بگذارد، علاوه بر دیه موضحه، یك هشتادم دیه كامل نیز ثابت است و هرگاه جنایت در حد موضحه نبوده و بعد از التیام اثری از آن باقی بماند، علاوه بر دیه جنایت، یك صدم دیه كامل نیز ثابت است و چنانچه جنایت، شكافی درصورت ایجاد كند دیه آن هشت صدم دیه كامل است.
ماده 710 قانون مجازات اسلامی: هرگاه یكی از جراحت های مذكور در بندهای(الف) تا (ث) ماده (709) این قانون در غیر سر و صورت واقع شود، درصورتی كه آن عضو دارای دیه معین باشد، دیه به حساب نسبتهای فوق از دیه آن عضو تعیین می شود و اگر آن عضو دارای دیه معین نباشد، ارش ثابت است.
تبصره 1ـ جراحات وارده به گردن، در حكم جراحات بدن است.
تبصره2 ـ هرگاه هریك از جراحت های مذكور در ماده(709) این قانون با یك ضربه به وجود آمده باشد كه از حیث عمق متعدد باشد یك جراحت محسوب می شود و دیه جراحت بیشتر را دارد لكن اگر با چند ضربه ایجاد شود مانند اینكه با یك ضربه حارصه ایجاد شود و با ضربه دیگر آن جراحت به موضحه مبدل شود برای هر جراحت، دیه مستقل ثابت است، خواه مرتكب هر دو جنایت یك نفر خواه دو نفر باشد.
لب یکی از اعضای بدن است که از دو قسمت تشکیل شده است که هر دوی این قسمت ها نرم و قابل تحرک است . لب ها اولین عضو بدن هستند که با غذا خوردن در ارتباط است و هم چنین در صحبت کردن نیز اثر گذار است . علاوه بر این لب در زیبایی چهره انسان تاثیر زیادی دارد . از این رو سلامت این عضو برای همه انسانها مهم است . از این رو قانون گذار برای جراحاتی که به این عضو از بدن وارد شود ، مجازات تعیین کرده است.
از بین بردن دو لب، دیه كامل و هریك، نصف دیه كامل دارد و دیه از بین بردن مقداری از لب به نسبت تمام لب محاسبه می شود.
تبصره- حدود لب بالا از نظر عرض، مقداری است که لثه را میپوشاند و به دو روزنه و دیواره بینی متصل و طول آن همان طول دهان است و حدود لب پایین از نظر عرض، مقداری است که لثه را میپوشاند و طول آن همان طول دهان است. حاشیه گونه ها جزء لبها محسوب نمی شود.
ماده ی 608 قانون مجازات اسلامی : جنایتی که باعث جمع شدن یک یا دو لب و یا قسمتی از آن گردد موجب ارش است خواه موجب نمایان شدن دندانها بشود خواه نشود.
ماده 609 قانون مجازات اسلامی: جنایتی که موجب سست و فلج شدن هریک از لبها گردد به گونه ای که با خنده و مانند آن از دندانها کنار نرود، موجب دوسوم دیه یک لب و از بین بردن هریک از لبهای سست و فلج شده موجب یکسوم دیه آن است.
ماده 610 قانون مجازات اسلامی : شکافتن هر دو لب به نحوی که باعث نمایان شدن دندانها شود، یک سوم دیه کامل و در صورت بهبودی بدون عیب، یک پنجم دیه کامل دارد. شکافتن یک لب موجب یک ششم دیه کامل و درصورت بهبودی بدون عیب، موجب یک دهم دیه کامل است.
تبصره ـ جراحات وارده بر لب هرگاه باعث نمایان شدن دندانها نگردد در صورتی که از مصادیق حارصه، دامیه و متلاحمه باشد، حکم جراحات مذکور را دارد.
دیه ی شکافتن لب مطابق با ماده 610قانون مجازات اسلامی مشخص شده است. بر اساس این ماده دیه ی پارگی هر دو لب با دیه ی پارگی یک لب متفاوت است.
دیه ی پارگی هر دو لب به صورت زیر است :
به نحوی که پارگی لب باعث نمایان شدن دندان ها شود دیه پارگی هر دو لب یک سوم دیه کامل است یعنی مطابق نرخ دیه سال 97 ، 77 میلیون تومان خواهد بود .
دیه ی پارگی هر دولب در صورتی که لب ها بدون عیب ، بهبود پیدا کنند : یک پنجم دیه کامل است ، این مقدار مطابق ترخ دیه سال 97 ، 46 میلیون و 200 هزار تومان خواهد بود.
در صورتی که آسیب به یکی از دو لب وارد شود ، فرقی ندارد که لب بالا و یا لب پایین باشد ، نرخ دیه با پارگی هر دو لب متفاوت است . مقدار دیه ی پارگی یک لب در قانون مجازات اسلامی در ماده 610 مشخص شده است . بر اساس این ماده دیه ی شکافتن یک به ترتیب زیر مقرر میشود:
دیه ی پارگی یک لب : موجب یک ششم دیه کامل است که معادل 38 میلیون و 500 هزار تومان خواهد بود
دیه ی پارگی یک لب در صورت بهبودی بدون عیب: موجب یک دهم دیه ی کامل است که این مقدار بر اساس نرخ دیه سال 97 معادل 23 میلیون و 100 هزار تومان خواهد بود.
قطع و یا از بین بردن تمام زبان گویا موجب دیه كامل است و دیه از بین بردن قسمتی از آن به نسبت گویایی از بین رفته است كه با تقسیم تمام دیه به حروف محاسبه می شود.
تبصره 1. دیه از بین بردن ادای هر حرف با توجه به حروف زبان تکلم مجنیٌ علیه تعیین میشود مانند اینکه از بین بردن قدرت ادای یک حرف شخص فارسی زبان، یک سی ودوم دیه کامل است.
تبصره 2- شخصی كه دارای لكنت زبان است و یا به كندی یا تندی سخن می گوید یا برخی از حروف را نمی تواند تلفظ كند، گویا محسوب می شود
ماده 612 قانون مجازات اسلامی : قطع و از بین بردن تمام زبان لال موجب یک سوم دیه کامل است و از بین بردن مقداری از آن، موجب همان مقدار دیه به نسبت مساحت تمام زبان است.
تبصره- لال اعم از مادرزادی و عارضی است لکن کسی که به واسطه عارضه ای به طور موقت قادر به سخن گفتن نیست، گویا محسوب میشود.
ماده 613 قانون مجازات اسلامی : هرگاه شخصی مقداری از زبان کسی را قطع کند و موجب از بین رفتن قدرت ادای تعدادی از حروف گردد و شخص دیگری مقداری دیگر از زبان او را قطع کند و موجب از بین رفتن قدرت ادای تعداد دیگری از حروف شود هر شخص به نسبت تعداد حروفی که قدرت ادای آنها را از بین برده است، ضامن میباشد.
ماده 614 قانون مجازات اسلامی : قطع و از بین بردن تمام زبان کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده، موجب دیه کامل است لکن اگر بعداً معلوم شود که لال بوده است، مازاد بر یک سوم دیه مسترد میشود.
ماده 615 قانون مجازات اسلامی: هرگاه قسمتی از زبان کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده است، قطع شود به میزان نسبت مساحت قطع شده، دیه پرداخت میشود لکن اگر بعداً معلوم شود که کودک لال بوده است، دوسوم آن مسترد میگردد و چنانچه معلوم شود که گویا بوده است، درصورتی که دیه حروف از بین رفته از دیه نسبت گویایی از بین رفته بیشتر باشد، مابه التفاوت آن باید پرداخت شود.
در ماده 616 قانون مجازات اسلامی در خصوص دیه ی دندان بیان شده است که:
از بین بردن تمام دندانهای دائم بیست وهشتگانه دیه کامل دارد که به ترتیب زیر توزیع میشود:
الف- دندانهای جلو که عبارتند از: پیش، چهارتایی و نیش که از هر کدام دو عدد در بالا و دو عدد در پایین میروید و جمعاً دوازده عدد است، هر کدام یک بیستم دیه کامل دارد.
ب- دندانهای عقب که در چهار سمت پایانی از بالا و پایین در هر کدام یک ضاحک و سه ضرس دندان آسیا قرار دارد و جمعاً شانزده عدد است، هر کدام یک چهلم دیه کامل دارد.
ماده 617 قانون مجازات اسلامی : دندانهای اضافی به هر نام که باشد و به هر نحو که روییده باشد اگر در کندن آنها نقصی حاصل شود، ارش ثابت میگردد و اگر هیچگونه نقصی حاصل نشود ارش نیز ندارد.
تبصره 1- هرگاه در کندن دندان زائد نقصی حاصل نشود لکن جراحتی به وجود آید، برای جراحت مزبور، ارش ثابت است.
تبصره 2- هرگاه در مورد اینکه دندان کنده شده اصلی است یا زائد، تردید وجود داشته باشد و با رجوع به کارشناس، زائد یا اصلی بودن آن مشخص نشود، اقل الامرین از دیه دندان اصلی و ارش دندان زائد پرداخت میشود.
ماده 618 قانون مجازات اسلامی : هرگاه دندانهای اصلی دائمی از بیست وهشت عدد کمتر باشد به همان نسبت از دیه کامل کاهش مییابد خواه خلقتاً کمتر باشد یا در اثر عارضه ای کم شده باشد.
ماده 619 قانون مجازات اسلامی: در میزان دیه تفاوتی میان دندانهایی که رنگهای گوناگون دارند، وجود ندارد و اگر دندانی در اثر جنایت، سیاه شود و نیفتد دیه آن دوسوم دیه همان دندان است و دیه دندانی که قبلاً سیاه شده است، یک سوم دیه همان دندان است.
تبصره ـ در تغییر رنگ دندان، بدون آنکه سیاه شود یا منفعت آن از بین برود، ارش ثابت است و اگر پس از آن شخصی دندان مزبور را بکند، باید دیه کامل همان دندان را بدهد.
ماده 620 قانون مجازات اسلامی: ایجاد ترک یا لق کردن دندان هرگاه در حکم از بین بردن آن باشد، موجب دیه همان دندان و در غیر این صورت موجب ارش است.
ماده 621 قانون مجازات اسلامی: کندن دندان لق یا ترک خورده که منفعت آن باقی است، موجب دیه همان دندان و در غیر این صورت موجب ارش است.
ماده 622 قانون مجازات اسلامی: شکستن آن مقدار از دندان که نمایان است با بقای ریشه، دیه همان دندان را دارد و اگر کسی بعد از شکستن مقدار مزبور ریشه را بکند، خواه مرتکب کسی باشد که مقدار نمایان دندان را شکسته است یا دیگری، ارش تعیین میشود.
تبصره 1- شکستن مقداری از قسمت نمایان دندان به همان نسبت دیه دارد
تبصره 2- هرگاه قسمتی از دندان کنده شده در اثر جنایت یا عارضه ای قبلاً از بین رفته باشد به همان نسبت از دیه دندان کاهش مییابد
ماده 623 قانون مجازات اسلامی: در کندن دندان شیری یک صدم دیه کامل ثابت است مگر اینکه کندن آن موجب گردد دندان دائمی نروید که در این صورت باید دیه کامل دندان دائمی پرداخت شود.
تبصره- شکستن، معیوب کردن و شکافتن دندان شیری موجب ارش است
ماده 624 قانون مجازات اسلامی: با کنده شدن دندان دائمی دیه همان دندان ثابت میشود، اگرچه دوباره در محل آن، دندان دیگری بروید و مانند سابق شود و چنانچه شخصی دندان روییده شده را دوباره بکند، باید دیه کامل همان دندان را بپردازد.
ماده 625 قانون مجازات اسلامی: هرگاه به جای دندان کنده شده دندان دیگری یا همان دندان قرار گیرد و مانند دندان اصلی دارای حس و حیات شود، کندن آن، دیه همان دندان را دارد لکن اگر دارای حس و حیات نباشد، کندن آن موجب ضمان مالی است.
ماده 626 قانون مجازات اسلامی: کج شدن و خمیدگی گردن در اثر شکستگی در صورت عدم بهبودی و باقی ماندن این حالت موجب دیه کامل و در صورت بهبودی و زوال حالت خمیدگی و کج شدگی موجب ارش است.
ماده 627 قانون مجازات اسلامی: شکستگی گردن بدون کج شدن و خمیدگی آن موجب ارش است.
ماده 628 قانون مجازات اسلامی: جنایت بر گردن که مانع فرو بردن یا جویدن غذا و یا نقص آن و یا مانع حرکت گردن شود موجب ارش است.
تاثیر هر یک از آسیب ها (شکستگی، قطع و از بین بردن، کندن، فلج کردن و ) در میزان دیه فک با توجه به نسبت آن به کل دیه محاسبه می شود. در شرایطی که حدود و اندازه دیه فک در قوانین مشخص نشده باشد، به آن نوع آسیب ارش تعلق می گیرد.
ماده 629 قانون مجازات اسلامی: قطع کردن و یا از بین بردن دو استخوان چپ و راست فک که محل رویش دندانهای پایین است، دیه کامل، هر کدام از آنها نصف دیه کامل و مقداری از آنها به همان نسبت دیه دارد
ماده 630 قانون مجازات اسلامی: دیه فک، مستقل از دیه دندان و سایر اعضاء است و اگر با فک، دندان یا غیر آن از بین برود یا آسیب ببیند هر کدام دیه یا ارش جداگانه دارد.
ماده 631 قانون مجازات اسلامی: جنایتی که موجب کندی حرکت فک شود، ارش دارد و چنانچه مانع جویدن یا موجب نقص آن شود، ارش آن نیز افزوده میشود.
ماده 632 قانون مجازات اسلامی: از بین بردن تمام یا قسمتی از فک بالا، موجب ارش است.
ماده 633 قانون مجازات اسلامی : شکستگی استخوان فک پایین مشمول حکم شکستگی استخوان و شکستگی استخوان فک بالا مشمول حکم شکستگی استخوانهای سر و صورت است.
ماده 634 قانون مجازات اسلامی : فلج کردن فک پایین، دوسوم دیه کامل و قطع فک فلج، یک سوم دیه کامل دارد.
مطابق با ماده 635 قانون مجازات اسلامی ، قطع كردن و یا از بین بردن هریك از دستها از مفصل مچ به شرط آنكه دارای انگشتان كامل باشد، موجب نصف دیه كامل است خواه مجنیٌ علیه دارای دو دست و خواه به هر علت دارای یك دست باشد.
ماده 636 قانون مجازات اسلامی : قطع تمام انگشتان یك دست از انتهای انگشتان یا تا مچ، موجب نصف دیه كامل است.
ماده 637 قانون مجازات اسلامی : قطع كردن و یا از بین بردن كف دستی كه به هر علت دارای انگشت نمیباشد، موجب ارش است.
تبصره ـ در قطع كردن و یا از بین بردن كف دستی كه كمتر از پنج انگشت دارد، علاوه بر دیه آن انگشتان، نسبتی از ارش كف دست نیز ثابت است، بدین ترتیب كه اگر مچ دست دارای یك انگشت باشد، علاوه بر دیه یك انگشت، چهارپنجم ارش كف دست و اگر دارای دو انگشت باشد، علاوه بر دیه دو انگشت، سه پنجم ارش كف دست و اگر دارای سه انگشت باشد، علاوه بر دیه سه انگشت، دوپنجم ارش كف دست و اگر دارای چهار انگشت باشد، علاوه بر دیه چهار انگشت، یك پنجم ارش كف دست نیز پرداخت میشود.
ماده 638 قانون مجازات اسلامی: قطع دست دارای ساعد از آرنج، خواه دارای كف باشد خواه نباشد نصف دیه كامل دارد و قطع دست دارای بازو از شانه، خواه دارای آرنج باشد خواه نباشد، نصف دیه كامل دارد.
ماده 639 قانون مجازات اسلامی : دستی كه دارای انگشتان است اگر بالاتر از مفصل مچ و نیز دستی كه دارای ساعد است اگر بالاتر از آرنج قطع گردد علاوه بر نصف دیه كامل، موجب ارش مقدار زائدی كه قطع شده نیز میباشد.
ماده 640 قانون مجازات اسلامی : قطع دست اصلی كسی كه از مچ یا آرنج یا شانه دارای دو دست است، موجب نصف دیه كامل و قطع دست زائد موجب ارش است. تشخیص دست اصلی و زائد برعهده كارشناس مورد وثوق است.
ماده 641 قانون مجازات اسلامی: دیه هریك از انگشتان اصلی دست، یك دهم دیه كامل است.
ماده 642 قانون مجازات اسلامی : بریدن یا از بین بردن هر بند انگشت غیر شست، موجب یك سوم دیه آن انگشت و هر بند انگشت شست، موجب نصف دیه شست است.
ماده 643 قانون مجازات اسلامی : دیه انگشت زائد، یك سوم دیه انگشت اصلی و دیه بندهای انگشت زائد، یك سوم دیه همان بند اصلی و دیه بند زائد انگشت اصلی یك سوم دیه بند اصلی همان انگشت است.
تبصره ـ درصورتی كه بند انگشت نقصان داشته باشد به همان میزان از مقدار دیه آن كاسته میشود.
ماده 644 قانون مجازات اسلامی: دیه فلج كردن هر دست دوسوم دیه دست، دیه فلج كردن هر انگشت دوسوم دیه همان انگشت، دیه قطع دست فلج یك سوم دیه دست و دیه قطع انگشت فلج یك سوم دیه همان انگشت است
ماده 645 قانون مجازات اسلامی : دیه از بین بردن ناخن به طوری كه دیگر نروید یا فاسد و معیوب بروید، یك درصد دیه كامل و اگر بدون عیب بروید، نیم درصد دیه كامل میباشد.
ماده 646 قانون مجازات اسلامی : احكام مذكور در دیه دست و انگشتان آن، در پا و انگشتان آن نیز جاری است.
ماده 647 قانون مجازات اسلامی در خصوص دیه ی شکستن ستون فقرات بیان میدارد که ؛ دیه شكستن ستون فقرات به ترتیب ذیل است:
الف- شكستن ستون فقرات درصورتی كه اصلاً درمان نشود و یا بعد از علاج به صورت خمیده درآید، موجب دیه كامل است.
ب- شكستن ستون فقرات كه بی عیب درمان شود ولی موجب از بین رفتن یكی از منافع گردد مانند اینكه مجنیٌ علیه توان راه رفتن یا نشستن نداشته باشد و یا توان جنسی یا كنترل ادرار وی از بین برود، موجب دیه كامل است.
پ- شكستن ستون فقرات كه درمان نشود و موجب عوارضی از قبیل موارد مندرج در بند(ب) شود، علاوه بر دیه كامل شكستگی ستون فقرات، موجب دیه یا ارش هریك از عوارض حاصله نیز است.
ت- شكستن ستون فقرات كه بدون عیب درمان شود، موجب یك دهم دیه كامل است.
ث- شكستن ستون فقرات كه موجب فلج و بیحس شدن پاها گردد علاوه بر دیه ستون فقرات، موجب دوسوم دیه برای فلج دو پا نیز است.
ماده 642 قانون مجازات اسلامی : بریدن یا از بین بردن هر بند انگشت غیر شست، موجب یك سوم دیه آن انگشت و هر بند انگشت شست، موجب نصف دیه شست است.
ماده 643 قانون مجازات اسلامی : دیه انگشت زائد، یك سوم دیه انگشت اصلی و دیه بندهای انگشت زائد، یك سوم دیه همان بند اصلی و دیه بند زائد انگشت اصلی یك سوم دیه بند اصلی همان انگشت است.
تبصره ـ درصورتی كه بند انگشت نقصان داشته باشد به همان میزان از مقدار دیه آن كاسته میشود.
ماده 644 قانون مجازات اسلامی: دیه فلج كردن هر دست دوسوم دیه دست، دیه فلج كردن هر انگشت دوسوم دیه همان انگشت، دیه قطع دست فلج یك سوم دیه دست و دیه قطع انگشت فلج یك سوم دیه همان انگشت است
ماده 645 قانون مجازات اسلامی : دیه از بین بردن ناخن به طوری كه دیگر نروید یا فاسد و معیوب بروید، یك درصد دیه كامل و اگر بدون عیب بروید، نیم درصد دیه كامل میباشد.
ماده 646 قانون مجازات اسلامی : احكام مذكور در دیه دست و انگشتان آن، در پا و انگشتان آن نیز جاری است.
دیه ستون فقرات، نخاع و نشیمنگاه: از ماده 647 تا 652 قانون مجازات اسلامی
تبصره 1- مراد از شكستن ستون فقرات، شكستن یك یا چند مهره از مهره های ستون فقرات به جز مهره های گردن و استخوان دنبالچه میباشد.
تبصره 2- جنایتی كه سبب خمیدگی پشت شود بدون آنكه موجب شكستن ستون فقرات گردد درصورتی كه خمیدگی درمان نشود، موجب دیه كامل و درصورتی كه بدون عیب درمان شود، دیه آن یك دهم دیه كامل است.
قطع نخاع دیه کامل و قطع جزئی از آن به نسبت مساحت عرض، دیه دارد.
ماده 649 قانون مجازات اسلامی: هرگاه قطع نخاع موجب عیب عضو دیگر شود، حسب مورد دیه یا ارش آن عضو بر دیه نخاع افزوده می شود.
از بین بردن دو کپل به نحوی که به استخوان برسد، دیه کامل و هر کدام از آنها، نصف دیه کامل و قسمتی از آن، به همان نسبت دیه دارد.
ماده 651قانون مجازات اسلامی در ارتباط با جراحت شکستگی دنبالچه بیان میدارد که:
شکستن استخوان دنبالچه، موجب ارش است مگر آنکه جنایت مزبور باعث شود مجنیٌ علیه قادر به ضبط مدفوع نباشد که در این صورت دیه کامل دارد و اگر قادر به ضبط مدفوع باشد ولی قادر به ضبط باد نباشد، ارش آن نیز پرداخت می شود.
ماده ی652 قانون مجازات اسلامی در ارتباط با صدمه ی وارد بر قسمت حد فاصل بین مقعد و بیضه ها بیان میدارد که : هرگاه صدمه ای که به حد فاصل بیضه ها و مقعد وارد شده است ،موجب عدم ضبط ادرار یا مدفوع یا هردو گردد، یک دیه کامل دارد.
ماده 653 قانون مجازات اسلامی در این باره بیان داشته است که : دیه شکستن هریک از دنده های محیط به قلب که از آن حفاظت می کند، یک چهلم دیه کامل و دیه شکستن هریک از دنده های دیگر، یک صدم دیه کامل میباشد.
تبصره - کندن دنده موجب ارش است.
ماده 654 قانون مجازات اسلامی : دیه موضحه هریک از دنده ها، یک چهارم دیه شکستن آن، دیه ترک خوردن هریک از دنده های محیط به قلب، یک هشتادم دیه کامل، و دیه دررفتگی آن، هفتونیم هزارم دیه کامل است. دیه ترک خوردن هریک از دندههای دیگر هفت هزارم دیه کامل و دیه دررفتگی آنها پنج هزارم دیه کامل است.
ماد ه 655 قانون مجازات اسلامی: قطع و از بین بردن دو استخوان ترقوه، موجب دیه کامل و هر کدام از آنها، موجب نصف دیه کامل است.
ماده 656 قانون مجازات اسلامی: شکستن هریک از استخوان های ترقوه درصورتی که بدون عیب درمان شود، موجب چهار درصد دیه کامل و در صورتی که درمان نشود و یا با عیب درمان شود، موجب نصف دیه کامل است.
ماده 657 قانون مجازات اسلامی :دیه ترک خوردن هریک از استخوان های ترقوه، سی ودو هزارم، دیه موضحه آن، بیست و پنج هزارم، دیه دررفتگی آن، بیست هزارم و دیه سوراخ شدن آن، ده هزارم دیه کامل است.
ماده 658 قانون مجازات اسلامی در خصوص ازاله ی بکارت بیان میدارد که :
هرگاه ازاله بکارت غیرهمسر با مقاربت یا به هر وسیله دیگری و بدون رضایت صورت گرفته باشد موجب ضمان مهرالمثل است.
تبصره 1- هرگاه ازاله بکارت با مقاربت و با رضایت انجام گرفته باشد چیزی ثابت نیست.
تبصره 2- رضایت دختر نابالغ یا مجنون یا مکرَهی که رضایت واقعی به زنا نداشته در حکم عدم رضایت است.
ماده 659 قانون مجازات اسلامی :هرگاه به همراه ازاله بکارت جنایت دیگری نیز بهوجود آید مانند آنکه مثانه آسیب دیده و شخدص نتواند ادرار خود را ضبط کند، جنایت مزبور حسب مورد دیه یا ارش جداگانه دارد
نکته: ساییدگی ، خراشیدگی پارگی پرده ی بکارت را که توام با تورم و خون مردگی و جاری شدن خون است ازاله ی بکارت می نامند.
باید توجه داشت که خونریزی شرط ازاله ی بکارت نیست وهمچنین عدم خونریزی در هنگام دخول به معنای ازاله ی بکارت در گذشته نیست.
دیه ی پرده ی بکارت یا از بین رفتن آن از نظر علمی نقص عضو محسوب نمیگردد ولی در قوانین مجازات در همه کشورها ازاله ی بکارت در موارد جنسی که موجب شکایت گردد، مجازات سنگینی دارد. جریمه ی ازاله بکارت در موارد غیر جنسی، مانند تصادفات یا حوادث نیز در قوانین مجازات اسلامی پیش بینی شده است.
با توجه به موازین شرعی و قانونی ارش البکاره برابر یک مهر المثل است که در تمام موارد با نظر کارشناس تعیین می گردد. اگر میزان مهرالمثل بیش از دیه ی کامل زن باشد، بیشتر از یک دیه ی پرده ی بکارت کامل تعلق نمیگیرد و محاسبه نخواهد شد.
از آنجایی که شکایت از ازاله بکارت یک امر کیفری است یعنی جرم است ومجازات دارد دختر باید به عنوان شاکی شکایت خود را در دادسرا مطرح کند با طرح شکایت، برای مرد احضاریه اعلام می شود و مرد در مراحل اولیه جلب نخواهد شد و پس از انجام تحقیقات مقدماتی پرونده به دادگاه ارسال می شود سپس، از طرفین دعوت می شود برای بیان دلایل و دفاعیات خود حاضر شوند. اظهارت طرفین می تواند با اماراتی همراه باشد برای مثال پیامکها و یا چت های دختر و پسر در فضای مجازی که در این باره صحبت شده است یا اگر شاهدی وجود داشته باشد سپس قاضی با درنظر گرفتن اظهارنظر پزشکی قانونی حکم صادر میکند. این حکم می تواند محکومیت مرد به پرداخت مهر المثل یا مهرالمثل و دیه جنایت مازاد باشد و یا اینکه ازاله بکارت ثابت و مرد محکوم نشود.
زمانی که دختر برای چک کردن ازاله بکارت به پزشکی قانونی مراجعه می کند، پزشکی قانونی بعد از بررسی در گواهی خود که باید به دادگاه تقدیم کند، مواردی را قید می کند در هنگام تجاوز آسیب های مختلفی رخ می دهد: اولین آسیب، آسیب های ناشی از ازاله بکارت است که جراحات سطحی پوست است و معمولاً بعد از گذشت ۱۰ الی ۱۵ روز التیام خواهند یافت پس اگر فرد طی این مدت معاینه شود تعیین تاریخ ازاله بکارات مقدور خواهد بود.
تعیین تاریخ ازاله بکارت از دو هفته تا یک ماه پس از وقوع ازاله بکارت با توجه به سیر التیام امکان دارد ولی پس از تشکیل نسج التیامی تعیین تاریخ مقدور نیست زیرا در التیام کامل پرده ازاله شده ممکن است بیش از یک ماه تا چند سال از پارگی پرده گذشته باشد.بنابراین، بهتر است حداقل تا ۲۴ ساعت بعد از وقوع تجاوز، دختر به پزشکی قانونی مراجعه کند.آسیب بعدی، آسیب در دختران خردسال است که معمولان دخول جنسی با پارگی دهانه مهبل آسیب های شدید مجرای تناسلی به دلیل پارگی پرینه همراه است و حتی ممکن است موجب مرگ شود. همچنین، گاهی به دلیل عمیق بودن محل استقرار پرده بکارت یا دخول ناکامل ممکن است پرده بکارت آسیب نبیند در این مورد دختر صادقانه می گوید که مورد تجاوز و دخول قرار گرفته است ولی معاینه پزشکی علائم دخول و ازاله بکارت را نشان نمی دهد.در این حالت از روی تجسس ترشحات دهانه مهبل باید به جستجوی ترکیبات مایع منی فرد متجاوز یا آثار دیگر ناشی از تجاوز پرداخت که باز هم از طریق پزشکی قانونی قابل اثبات خواهدبود و آسیب دیگر، حاملگی است که یکی از عوارض دیررس تجاوز جنسی در دوشیزگان و بانوان است گواهی پزشکی قانونی وآزمایشات دی ان ای جنین میتواند در این خصوص بعنوان اماره برای قاضی در تصمیم گیری موثر باشد.
اگر مرد وعده ازدواج بدهد و این وعده همراه با حیله و نیرنگ، تهدید یا سوءاستفاده باشد و دختر با این روش مجبور به هم خوابی شود، علاوه بر مهرالمثل ازاله بکارت، سایر خسارت های مادی و معنوی را نیز می توانداز مرد بگیرد. از جمله زیان های معنوی می توان به آبروریزی که رخ داده و یا تاثیرات روانی که در روح و روان دختر برجای گذاشته یا همچنین لطمه ای که به موقعیت اجتماعی، شغلی یا تحصیلی دختر وارد شده، اشاره کرد.
درصورت ثبوت زیان های معنوی، می توان با جریمه مالی مرد را بدان محکوم کرداین امر را می توان از ماده ۹ قانون مسئولیت مدنی به دست آورد که: دخترى که در اثر اعمال حیله یا تهدید و یا سوء استفاده از زیر دست بودن حاضر براى همخوابگى نامشروع شده مى تواند از مرتکب علاوه بر زیان مادى مطالبهء زیان معنوى هم بنماید
مهلت پرداخت دیه در جرایم عمدی یکسال قمری از تاریخ وقوع جرم است. این مهلت در جرایم شبه عمد و غیر عمد به دوسال و در جرایم خطای محض به سال افزایش پیدا می کند
ماده 660 قانون مجازات اسلامی در خصوص افضای همسر بیان میدارد که :
افضای همسر به ترتیب ذیل موجب ضمان است:
الف- هرگاه همسر، بالغ و افضاء به سببی غیر از مقاربت باشد، دیه کامل زن باید پرداخت شود.
ب- هرگاه همسر، نابالغ و افضاء به سبب مقاربت جنسی باشد علاوه بر تمام مهر و دیه کامل زن، نفقه نیز تا زمان وفات یکی از زوجین بر عهده زوج است هر چند او را طلاق داده باشد..
تبصره - افضاء عبارت از یکی شدن دو مجرای بول و حیض یا حیض و غائط است.
تاثیر هریک از آسیبها (قطع کردن، از بین بردن، آسیب به باروری و ...) در میزان دیه اندام تناسلی و بیضه با توجه به نسبت آن به کل دیه محاسبه میشود. در شرایطی که حدود و اندازه دیه اندام تناسلی و بیضه در قوانین مشخص نشده باشد، به آن نوع آسیب ارش تعلق میگیرد.
ماده 661 قانون مجازات اسلامی در خصوص بیضه و جراحات وارد بر آن بیان میدارد که: قطع و از بین بردن اندام تناسلی مرد تا ختنه گاه و یا بیشتر از آن، موجب دیه کامل است و در کمتر از ختنه گاه به نسبت ختنه گاه محاسبه و به همان نسبت دیه پرداخت می شود.
تبصره ۱- در این حکم تفاوتی بین اندام کودک، جوان، پیر، عقیم و شخصی که دارای بیضه سالم یا معیوب یا فاقد بیضه است، وجود ندارد.
تبصره ۲- هرگاه با یک ضربه تا ختنه گاه از بین برود و سپس مرتکب یا شخص دیگری باقیمانده یا قسمتی دیگر از اندام تناسلی را از بین ببرد، نسبت به ختنه گاه، دیه کامل و در مقدار بیشتر، ارش ثابت است.
تبصره ۳- هرگاه قسمتی از ختنه گاه را شخصی و قسمت دیگر از ختنه گاه را شخص دیگری قطع کند، هریک به نسبت مساحتی که از ختنه گاه قطع کرده اند، ضامن میباشند و چنانچه شخصی قسمتی از ختنه گاه را قطع کند و دیگری باقیمانده ختنه گاه را به انضمام تمام یا قسمتی از اندام تناسلی قطع کند، نسبت به جنایت اول، دیه به مقدار مساحت قطع شده از ختنه گاه و نسبت به جنایت دوم، ارش مقدار قطع شده از اندام تناسلی ثابت است.
ماده 662 قانون مجازات اسلامی: قطع اندام تناسلی فلج، موجب یک سوم دیه کامل و فلج کردن اندام سالم موجب دوسوم دیه کامل است لکن در قطع اندام عنّین ثلث دیه کامل ثابت است.
تبصره ـ قطع قسمتی از اندام فلج به نسبت تمام اندام تناسلی، خواه قسمت مقطوع ختنه گاه باشد خواه غیر آن دیه دارد
ماده 663 قانون مجازات اسلامی: قطع و از بین بردن هر یک از دو طرف اندام تناسلی زن، موجب نصف دیه کامل زن است و قطع و از بین بردن بخشی از آن، به همان نسبت دیه دارد. در این حکم فرقی میان باکره و غیرباکره، خردسال و بزرگسال سالم و معیوب از قبیل رتقاء و قرناء نیست
نکته: قرن یا قرناء ، عبارت است از استخوان یا گوشت زائدی كه در آلت تناسلی زن كه مانع نزدیكی شوهر با او می گردد. مقصود از رتقاء،نوعی دیگر از قرن رَتَق به فتح راء و تاء است كه در فرج زن گوشت به نحوی روئیده باشدكه محل و منفذی برای دخول آلت تناسلی مرد در آن وجود نداشته باشد.
ماده664قانون مجازات اسلامی: افضای غیرهمسر، به ترتیب ذیل موجب ضمان است:
الف- هرگاه افضاءشده نابالغ یا مکرَه بوده و افضاء به سبب مقاربت باشد، علاوه بر مهرالمثل و دیه کامل زن، درصورت ازاله بکارت، ارش البکاره نیز ثابت خواهد بود و اگر افضاء به غیرمقاربت باشد، دیه کامل زن و درصورت ازاله بکارت، مهرالمثل نیز ثابت است
ب- هرگاه افضاء با رضایت زن بالغ و از طریق مقاربت انجام گرفته باشد، تنها پرداخت دیه کامل زن ثابت خواهد بود
پ- افضای ناشی از وطی به شبهه علاوه بر مهرالمثل و دیه، درصورت ازاله بکارت، موجب ارش البکاره نیز می باشد
ماده665 قانون مجازات اسلامی: قطع دو بیضه یکباره دیه کامل و قطع بیضه چپ، دو ثلث دیه و قطع بیضه راست، ثلث دیه دارد
تبصره فرقی در حکم مذکور بین جوان و پیر و کودک و بزرگ و عنین و سالم و مانند آن نیست.
ماده 666 قانون مجازات اسلامی در خصوص تورم بیضه بیان میدارد که: دیه ورم کردن یک بیضه، دو دهم دیه کامل است و اگر تورم مانع راه رفتن مفید شود دیه آن هشت دهم دیه کامل است.
ماده667قانون مجازات اسلامی: قطع بیضه ها یا اندام تناسلی مردانه خنثای ملحق به مرد، موجب دیه کامل است. قطع بیضه ها یا اندام تناسلی مردانه خنثای مشکل یا ملحق به زن، موجب ارش است.
ماده668 قانون مجازات اسلامی :از بین بردن عانه مرد یا زن، موجب ارش است.
ماده 669قانون مجازات اسلامی در خصوص دیه ی پستان میگوید: قطع و از بین بردن هریک از دو پستان زن، موجب نصف دیه کامل زن و از بین بردن مقداری از آن به همان نسبت موجب دیه است و اگر همراه با از بین رفتن تمام یا بخشی از پستان مقداری از پوست یا گوشت اطراف آن هم از بین برود یا موجب جنایت دیگری گردد، علاوه بر دیه پستان، دیه یا ارش جنایت مزبور نیز باید پرداخت شود.
ماده670قانون مجازات اسلامی: در قطع کردن شیر پستان زن یا از بین بردن قدرت تولید شیر یا متعذر کردن خروج شیر از پستان و یا ایجاد هر نقص دیگری در آن، ارش ثابت است
منظور از منفعت آن استفاده و بهره ای است که می توان از هر یک از اعضای بدن انتظار داشت؛ از جمله حواس ۵ گانه. به طور طبیعی همه ی ما از چشم انتظارِ دیدن، از گوش انتظارِ شنیدن و از بینی انتظارِ بوییدن داریم. از بین بردن هریک از منافع یا حواس ۵ گانه ی مهم (دیدن، شنیدن، بوییدن) به طور کامل دیه ی کامل دارد اما اگر اهمیت آن منافع یا حس کم باشد طبیعتا دیه ی کمتر یا ارش تعلق می گیرد. مثلا طبق قانون از بین بردنِ حس چشایی ارش دارد
ماده 671 قانون مجازات اسلامی در این خصوص بیان میدارد که : ادله اثبات دیه منافع، همان ادله اثبات دیه اعضاء است. در موارد اختلاف میان مرتکب و مجنیٌ علیه در زوال منفعت یا نقصان آن، چنانچه از طریق اختبار و آزمایش، اقرار، بینه، علم قاضی یا قول کارشناس مورد وثوق، زوال یا نقصان منفعت ثابت نشود در صورت تحقق لوث، مجنیٌ علیه می تواند با قسامه به نحوی که در دیه اعضاء مقرر است، دیه را ثابت کند و چنانچه نسبت به بازگشت منفعت زائل یا ناقص شده اختلاف باشد دیه با یک سوگند مجنیٌ علیه ثابت می شود و نیازی به قسامه نیست.
ماده672قانون مجازات اسلامی: در مواردی که نظر کارشناسی بازگشت منفعت زائل یا ناقص شده در مدت معینی باشد چنانچه مجنیٌ علیه قبل از مدت تعیین شده فوت کند دیه ثابت می شود.
ماده673قانون مجازات اسلامی: هرگاه جنایتی که موجب زوال یکی از منافع شده است، سرایت کند و سبب مرگ مجنیٌ علیه شود دیه منفعت در دیه نفس تداخل می کند و تنها دیه نفس قابل مطالبه است.
ماده674 قانون مجازات اسلامی : هرگاه در مهلتی که به طریق معتبری برای بازگشت منفعت زائل یا ناقص شده، تعیین گردیده، عضوی که منفعت، قائم به آن است از بین برود، به عنوان مثال چشمی که بینایی آن به طور موقت از بین رفته است از حدقه بیرون بیاید، مرتکب، فقط ضامن ارش زوال موقت آن منفعت است و چنانچه از بین رفتن آن عضو به سبب جنایت شخص دیگر باشد مرتکب دوم، ضامن دیه کامل آن عضو می باشد.
مطابق با ماده 675 قانون مجازات اسلامی ، زائل کردن عقل موجب دیه کامل و ایجاد نقص در آن موجب ارش است، خواه جنایت در اثر ایراد ضربه و جراحت و خواه ترساندن و مانند آن باشد.
تبصره- در صورتی که مجنیٌ علیه دچار جنون ادواری شود ارش ثابت است.
ماده 676قانون مجازات اسلامی : در زوال و نقصان حافظه و نیز اختلال روانی در صورتی که به حد جنون نرسد ارش ثابت است.
ماده677 قانون مجازات اسلامی : جنایتی که موجب زوال عقل یا کم شدن آن شود هرچند عمدی باشد حسب مورد، موجب دیه یا ارش است و مرتکب قصاص نمی شود
ماده 678 قانون مجازات اسلامی :هرگاه در اثر صدمه ای مانند شکستن سر یا صورت، عقل زائل شود یا نقصان یابد، هریک دیه یا ارش جداگانهای دارد.
ماده 679 قانون مجازات اسلامی:هرگاه در اثر جنایتی عقل زائل گردد و پس از دریافت دیه کامل عقل برگردد، دیه مسترد و ارش پرداخت می شود.
ماده 680 قانون مجازات اسلامی :هرگاه در اثر جنایتی مجنیٌ علیه بیهوش شود و به اغماء برود، چنانچه منتهی به فوت او گردد، دیه نفس ثابت می شود و چنانچه به هوش آید، نسبت به زمانی که بیهوش بوده، ارش ثابت می شود و چنانچه عوارض و آسیب های دیگری نیز به وجود آید، دیه یا ارش عوارض مزبور نیز باید پرداخت شود.
ماده 681 قانون مجازات اسلامی :
جنایت بر کسی که در اغماء یا بیهوشی و مانند آن است از جهت احکام مربوط به قصاص و دیه، جنایت بر شخص هوشیار محسوب می شود.
ماده 682 قانون مجازات اسلامی در خصوص از بین بردن شنوایی بیان میدارد که :از بین بردن شنوایی هر دو گوش دیه کامل و از بین بردن شنوایی یک گوش نصف دیه کامل دارد هرچند شنوایی دو گوش به یک اندازه نباشد.
ماده 683 قانون مجازات اسلامی : از بین بردن شنوایی گوش شنوای شخصی که یکی از گوشهای او نمی شنود، موجب نصف دیه کامل است
ماده 684قانون مجازات اسلامی :در خصوص کاهش شنوایی بیان میدارد که : کاهش شنوایی درصورتی که مقدار آن قابل تشخیص باشد به همان نسبت دیه دارد.
ماده 685 قانون مجازات اسلامی : هرگاه با قطع یا از بین بردن گوش و یا هر جنایت دیگری شنوایی از بین برود یا نقصان یابد هریک از جنایتها، دیه یا ارش جداگانه دارد
ماده 686قانون مجازات اسلامی: هرگاه در اثر جنایتی در مجرای شنوایی، نقص دائمی ایجاد شود به نحوی که به طور کامل مانع شنیدن گردد، دیه شنوایی ثابت است و درصورتی که نقص موقتی باشد ارش تعیین می شود
ماده 687 قانون مجازات اسلامی :در خصوص کر شدن کودکی که زمان سخن گفتنش فرا نرسیده است بیان میدارد که: هرگاه کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده است در اثر کرشدن نتواند سخن بگوید و یا کودکی که تازه زمان سخن گفتن او فرا رسیده است در اثر کر شدن نتواند کلمات دیگر را یاد گیرد و بر زبان آورد، علاوه بر دیه شنوایی، دیه یا ارش زوال یا نقص گفتار نیز، حسب مورد ثابت می شود
ماده 688 قانون مجازات اسلامی : هرگاه در اثر جنایتی حس شنوایی و گویایی، هر دو از بین برود، هرکدام یک دیه کامل دارد.
ماده 689 قانون مجازات اسلامی :در خصوص از بین بردن بینایی چشمها بیان میدارد که : از بین بردن بینایی هر دو چشم دیه کامل و از بین بردن بینایی یک چشم نصف دیه کامل دارد
تبصره- چشمهایی که بینایی دارند در حکم مذکور یکسان هستند هرچند میزان بینایی آنها متفاوت باشد یا از جهات دیگر مانند شب کوری و منحرف بودن با هم تفاوت داشته باشند
ماده 690 قانون مجازات اسلامی: کاهش بینایی، درصورتی که مقدار آن قابل تشخیص باشد به همان نسبت دیه دارد و چنانچه قابل تشخیص نباشد، موجب ارش است.
ماده 691 قانون مجازات اسلامی :در خصوص از بین بردن بینایی فردی که فقط یک چشم بینا دارد، بیان میکند که : از بین بردن بینایی چشم کسی که فقط یک چشم بینا دارد و چشم دیگرش نابینای مادرزادی بوده و یا در اثر علل غیرجنایی از بین رفته باشد، موجب دیه کامل است لکن اگر چشم دیگرش را در اثر قصاص یا جنایتی که استحقاق دیه آن را داشته است، از دست داده باشد، دیه چشم بینا، نصف دیه کامل می باشد.
ماده 692 قانون مجازات اسلامی : از بین بردن یا بیرون آوردن چشم از حدقه فقط یک دیه دارد و از بین رفتن بینایی، دیه دیگری ندارد لکن اگر در اثر صدمه دیگری مانند شکستن سر، بینایی نیز از بین برود یا نقصان یابد، هرکدام حسب مورد دیه یا ارش جداگانه دارد.
ماده ی 693 قانون مجازات اسلامی در خصوص دیه ی از بین بردن بویایی میگوید : از بین بردن کامل بویایی، موجب دیه کامل است و از بین بردن قسمتی از آن، ارش دارد.
تبصره اگر در اثر جنایت، بویایی یکی از دوسوراخ بینی به طور کامل از بین برود نصف دیه کامل دارد.
ماده 694 قانون مجازات اسلامی : هرگاه در اثر بریدن یا از بین بردن بینی یا جنایت دیگری بویایی نیز از بین برود یا نقصان یابد هر جنایت، دیه یا ارش جداگانه دارد.
ماده 695 قانون مجازات اسلامی:از بین بردن حس چشایی و نقصان آن، موجب ارش است.
ماده696قانون مجازات اسلامی :در خصوص قطع زبان و از بین رفتن حس چشایی بیان میدارد که ، هرگاه با قطع تمام زبان، حس چشایی از بین برود، فقط دیه قطع زبان پرداخت می شود و اگر با قطع بخشی از زبان، چشایی از بین برود یا نقصان یابد، درصورتی که چشایی از بین رفته مربوط به همان قسمت زبان باشد، هرکدام از ارش چشایی و دیه زبان که بیشتر باشد، باید پرداخت شود و اگر چشایی از بین رفته مربوط به همان قسمت از زبان نباشد، ارش چشایی و دیه زبان جداگانه باید پرداخت شود مگر اینکه از دیه کامل بیشتر باشد که در این صورت فقط به میزان دیه کامل پرداخت می شود و اگر با جنایت بر غیر زبان، چشایی از بین برود یا نقصان پیدا کند، دیه یا ارش آن جنایت بر ارش چشایی افزوده می گردد.
ماده 697 قانون مجازات اسلامی: در ارتباط با از بین بردن صوت بیان میکند که : از بین بردن صوت به طور کامل به گونه ای که شخص نتواند صدایش را آشکار کند، دیه کامل دارد گرچه بتواند با اخفات و آهسته صدایش را برساند.
ماده 698 قانون مجازات اسلامی : در ارتباط با از بین بردن گویایی بیان میکند که : از بین بردن گویایی به طور کامل و بدون قطع زبان، دیه کامل و از بین بردن قدرت ادای برخی از حروف به همان نسبت دیه دارد.
تبصره ـ شخصی که دارای لکنت زبان است و یا به کندی یا تندی سخن میگوید یا برخی از حروف را نمی تواند تلفظ کند، گویا محسوب می شود و دیه از بین بردن ادای هر حرف با توجه به تعداد حروف زبان تکلم مجنیٌ علیه تعیین می شود. مانند اینکه از بین بردن قدرت ادای یک حرف شخص فارسی زبان، یک سی ودوم دیه کامل است.
ماده699 قانون مجازات اسلامی : جنایتی که موجب پیدایش عیبی در گفتار یا ادای حروف گردد و یا عیب موجود در آن را تشدید کند، موجب ارش است.
ماده 700 قانون مجازات اسلامی :جنایتی که باعث شود مجنیٌ علیه حرفی را به جای حرف دیگر اداء نماید، مانند آنکه به جای حرف ل ، حرف ر تلفظ نماید اگر عرفاً عیب تلقی شود، موجب ارش است.
ماده701 قانون مجازات اسلامی: جنایتی که موجب عیبی در صوت مانند کاهش طنین صدا، گرفتگی آن و یا صحبت کردن از طریق بینی شود، ارش دارد.
ماده 702 قانون مجازات اسلامی : از بین رفتن صوت بعضی از حروف، موجب ارش است.
ماده 703قانون مجازات اسلامی : درصورتی که جنایت، علاوه بر زوال صوت، موجب زوال نطق نیز گردد، دو دیه ثابت می شود.
ماده 704 قانون مجازات اسلامی : جنایتی که به طور دائم موجب سلس و ریزش ادرار گردد، دیه کامل دارد و جنایتی که موجب ریزش غیردائمی ادرار گردد، موجب ارش است.
ماده705 قانون مجازات اسلامی: جنایتی که موجب عدم ضبط دائم مدفوع یا ادرار شود، دیه کامل دارد.
ماده 706 قانون مجازات اسلامی: از بین بردن قدرت انزال یا تولید مثل مرد یا بارداری زن و یا از بین بردن لذت مقاربت زن یا مرد موجب ارش است
ماده 707 قانون مجازات اسلامی: از بین بردن کامل قدرت مقاربت، موجب دیه کامل است.
ماده 708 قانون مجازات اسلامی : از بین بردن یا نقص دائم یا موقت حواس یا منافع دیگر مانند لامسه، خواب و عادت ماهانه و نیز به وجود آوردن امراضی مانند لرزش، تشنگی، گرسنگی، ترس و غش، موجب ارش است.
ماده 711 قانون مجازات اسلامی :جائفه جراحتی است که با وارد کردن هر نوع وسیله و از هر جهت به درون بدن انسان اعم از شکم، سینه، پشت و پهلو ایجاد می شود و موجب یک سوم دیه کامل است. درصورتی که وسیله مزبور از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج گردد، دو جراحت جائفه محسوب می شود.
تبصره هرگاه در جائفه به اعضای درونی بدن آسیب برسد و یا از بین برود، علاوه بر دیه جائفه، دیه یا ارش آن نیز محاسبه می شود.
ماده 712 قانون مجازات اسلامی : هرگاه نیزه یا گلوله و مانند آن علاوه بر ایجاد جراحت موضحه یا هاشمه و یا منقله به داخل بدن مانند حلق و گلو یا سینه فرو رود، دو جراحت محسوب و علاوه بر دیه موضحه یا هاشمه و منقله، دیه جراحت جائفه نیز ثابت می شود.
ماده 713 قانون مجازات اسلامی بیان میدارد که : نافذه جراحتی است که با فرو رفتن وسیله ای مانند نیزه یا گلوله در دست یا پا ایجاد می شود دیه آن در مرد یکدهم دیه کامل است و در زن ارش ثابت می شود.
تبصره ۱ حکم مذکور در این ماده نسبت به اعضائی است که دیه آن عضو بیشتر از یکدهم دیه کامل باشد، در عضوی که دیه آن مساوی یا کمتر از یکدهم دیه کامل باشد، ارش ثابت است مانند اینکه گلوله در بند انگشت فرو رود.
تبصره ۲ هرگاه شیئی که جراحت نافذه را بهوجود آورده است از طرف دیگر خارج گردد، دو جراحت نافذه محسوب می شود..
ماده 714 قانون مجازات اسلامی: دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود، به شرح ذیل است:
الف- سیاه شدن پوست صورت، شش هزارم، کبود شدن آن، سه هزارم و سرخ شدن آن، یک ونیم هزارم دیه کامل.
ب- تغییر رنگ پوست سایر اعضاء، حسب مورد نصف مقادیر مذکور در بند(الف).
تبصره ۱- در حکم مذکور فرقی بین اینکه عضو دارای دیه مقدر باشد یا نباشد، نیست. همچنین فرقی بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقاء یا زوال اثر آن نمی باشد.
تبصره ۲- در تغییر رنگ پوست سر، ارش ثابت است.
ماده 715 قانون مجازات اسلامی در خصوص صدماتی که موجب تورم بدن سر یا صورت شود بیان میدارد که : صدمه ای که موجب تورم بدن، سر یا صورت گردد، ارش دارد و چنانچه علاوه بر تورم موجب تغییر رنگ پوست نیز گردد، حسب مورد دیه و ارش تغییر رنگ به آن افزوده می شود.
ماده 716 قانون مجازات اسلامی در خصوص دیه ی سقط جنین بیان میدارد که:
الف- نطفه ای که در رحم مستقر شده است، دوصدم دیه کامل
ب- علقه که در آن جنین به صورت خون بسته در می آید، چهارصدم دیه کامل
پ- مضغه که در آن جنین به صورت توده گوشتی در میآید، ششصدم دیه کامل
ت- عظام که در آن جنین به صورت استخوان درآمده لکن هنوز گوشت روییده نشده است، هشتصدم دیه کامل
ث- جنینی که گوشت و استخوانبندی آن تمام شده ولی روح در آن دمیده نشده است یک دهم دیه کامل
ج- دیه جنینی که روح در آن دمیده شده است اگر پسر باشد، دیه کامل و اگر دختر باشد نصف آن و اگر مشتبه باشد، سه چهارم دیه کامل.
ماده 717 قانون مجازات اسلامی در خصوص جنایت وارد بر مادر و سقط شدن جنین در اثر آن بیان میدارد که: هرگاه در اثر جنایت وارد بر مادر، جنین از بین برود، علاوه بر دیه یا ارش جنایت بر مادر، دیه جنین نیز در هر مرحلهای از رشد که باشد پرداخت می شود.
ماده 718قانون مجازات اسلامی : هرگاه زنی جنین خود را، در هر مرحله ای که باشد، به عمد، شبه عمد یا خطاء از بین ببرد، دیه جنین، حسب مورد توسط مرتکب یا عاقله او پرداخت می شود.
تبصره هرگاه جنینی که بقای آن برای مادر خطر جانی دارد به منظور حفظ نفس مادر سقط شود، دیه ثابت نمی شود
ماده 719 قانون مجازات اسلامی :این ماده در خصوص سقط چند جنین که همگی در یک رحم باشند بیان میدارد که: هرگاه چند جنین در یک رحم باشند سقط هریک از آنها، دیه جداگانه دارد.
ماده 720 قانون مجازات اسلامی :دیه اعضاء و دیگر صدمات وارد بر جنین در مرحلهای که استخوان بندی آن کامل شده ولی روح در آن دمیده نشده است به نسبت دیه جنین در این مرحله محاسبه می گردد و بعد از دمیده شدن روح، حسب جنسیت جنین، دیه محاسبه می شود و چنانچه بر اثر همان جنایت جنین از بین برود، فقط دیه جنین پرداخت می شود.
ماده 721 قانون مجازات اسلامی : هرگاه در اثر جنایت و یا صدمه، چیزی از زن سقط شود که به تشخیص کارشناس مورد وثوق، منشأ انسان بودن آن ثابت نگردد، دیه و ارش ندارد لکن اگر در اثر آن، صدمه ای بر مادر وارد گردد، حسب مورد دیه یا ارش تعیین می شود.
ماده 722 قانون مجازات اسلامی در خصوص جنایت بر میت بیان میدارد که : دیه جنایت بر میت، یک دهم دیه کامل انسان زنده است مانند جداکردن سر از بدن میت که یک دهم دیه و جدا کردن یک دست، یک بیستم دیه و هر دو دست، یک دهم دیه و یک انگشت، یکصدم دیه کامل دارد. دیه جراحات وارده به سروصورت و سایر اعضاء و جوارح میت به همین نسبت محاسبه می شود.
تبصره دیه جنایت بر میت به ارث نمیرسد بلکه متعلق به خود میت است که درصورت مدیون بودن وی و عدم کفایت ترکه، صرف پرداخت بدهی او می گردد و درغیر این صورت برای او در امور خیر صرف می شود
ماده 723 قانون مجازات اسلامی: هرگاه آسیب وارده بر میت، دیه مقدر نداشته باشد، یک دهم ارش چنین جنایتی نسبت به انسان زنده محاسبه و پرداخت می گردد
ماده 724 قانون مجازات اسلامی : چنانچه اعضای بدن میت با توجه به وصیت خود او قطع و به دیگری پیوند زده شود ،مطابق با این ماده ،دیه ندارد.
ماده 725 قانون مجازات اسلامی : دیه جنایت بر میت حالّ است مگر اینکه مرتکب نتواند فوراً آن را پرداخت کند که در این صورت به او مهلت مناسب داده می شود
ماده 726 قانون مجازات اسلامی : دیه جنایت بر میت خواه عمدی باشد یا خطائی توسط خود مرتکب پرداخت می شود
ماده 727قانون مجازات اسلامی : هرگاه شخصی به طور عمدی، جنایتی بر میت وارد سازد یا وی را هتک نماید، علاوه بر پرداخت دیه یا ارش جنایت، به سی و یک تا هفتاد و چهارضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم می شود.
مهلت پرداخت دیه از زمان وقوع جنایت به ترتیب زیر است؛ مگر آنکه طرفین دعوا به نحو دیگری با هم تراضی کرده باشند که در این صورت بر مبنای توافق طرفین اقدام می شود؛ و پرداخت هریک از انواع دیه بر مبنای قیمت زمان پرداخت محاسبه می شود.
نکته ی قابل توجه آن است که هرگاه پرداخت کننده ی دیه در بین مهلت های مقرر نسبت به پرداختِ تمام یا قسمتی از دیه اقدام کند، دریافت کننده مکلف به قبول آن است.
همانطور که در مباحث مطروحه در بالا بیان گردید دیه ی قسمتهای مختلف با هم متفاوتند به طور مثال میزان دیه برای کبودی با دیه بخیه صورت با دیه هر بخیه دست متفاوت است. یکی از سوالات متداولی که مطرح میشود در خصوص اینکه دامیه چند درصد دیه است ،میباشد. جراحت دامیه چنانچه بر روی سر یا صورت ایجاد شود دیه ی آن دو صدم دیه ی کامل یا دو دصد دیه ی کامل خواهد بود.
سخن آخر
اگر دچار جراحت صورت شده اید باید بدانید برای تعیین میزان دیه زیبایی صورت در سال ۱۴۰۲ ، ابتدا باید، دیه اصلی ، مشخص شده و سپس اگر ، آثار آسیب ها ، پس از بهبودی باقی بود ، در مورد موضحه ، یک هشتادم و در مورد سایر آسیب ها ، 1 درصد دیه کامل ، علاوه بر دیه اصلی تعیین گردد. به همین علت در این مقاله اشاره کوچکی به دیه بخیه زیبایی صورت و دیه جراحت دست نیز صحبت کردیم. ممنون از اینکه تا پایان این مقاله همراه ما بودید.
سلام روزتون بخیر... طبق ماده 548 قانون مجازات اسلامی ،در اعضاء و منافع، مقدار ارش يك جنايت، بيش از ديه مقدر براي آن عضو يا منفعت نيست و چنانچه به سبب آن جنايت، منفعت يا عضو ديگري از بين رود يا عيبي در آنها ايجاد شود، براي هر آسيب ديه جداگانه اي تعيين ميگردد.
همانطور که در متن ماده مذکورملاحظه میکنید میزان ارش یک عضو از دیه ی مقدر آن عضو نباید بیشتر باشه. بستگی به خسارات وارد شده به بدن داره و ممکنه اسیبها به حدی شدید باشه و چندین عضو رو در بر بگیره و جمع ارش تعلق گرفته به اعضای مختلف از میزان دیه ی نفس بیشتربشه.مثلا میزان دیه ی نفس در ماه های عادی در سال 98،  270 میلیون تومان اعلام شده حال ممکنه طی یک تصادف فردی از بین نره ولی اعضایی از بدن وی مثل حالت سالم نشه و معیوب بمونه و به همه ی این اعضا طبق نظر کارشناس ارش تعلق بگیره دراین صورت ممکنه مجموع ارش تعلق گرفته به فرد اسیب دیده بیشتر از دیه ی نفس یعنی بیشتر از 270 میلیون تومان بشه.
سلام دیه شکستگی استخوان ران در صورت التیام مطلوب 8 درصد و در صورت التیام معیوب 10 درصد دیه کامل میباشد.شما میتونید درخواست  تجدید نظر بدین
 
 
سلام... براساس قانون اگر خون دماغ بشه جراحت محاسبه میشه وارش آن پرداخت میشه و اگر ارش نداشته باشه که ظاهرا نداره براساس کبود یا سرخ شدن یا سیاه شدن محل می تواند دیه محاسبه بشه از یک شش هزار به پایین و اگر غیر از این باشد برای ضارب مجازت درجه هفت وهشت  تعزیرات و علاوه برآن بنابر محل درگیری مجازات تعیین می شود
باسلام...چنانچه در صورت باشد ۲درصد و اگر در اعضا بدن باشد به نسبت دیه همان عضو است ویا یک درصد دیه ی کامل میباشد.
سلام روزتون بخیر...محاسبه دیه بر اساس مبلغ دیه&zwnj ای است که توسط قوه قضاییه به صورت سالانه اعلام می&zwnjگردد. به همین جهت پزشکی قانونی با اعلام میزان صدمات وارده به فرد و اعلام آن به دادگاه، مسیر محاسبه دیه را هموار کرده و دادگاه نیز بر اساس گواهی پزشکی قانونی مبلغ دیه را اعلام می&zwnjکند.مبلغ اعلام شده توسط قوه ی قضاییه به این صورت تعیین میشود که، طبق قانون مجازات اسلامی مبلغ دیه کامل یک انسان برابر است با نرخ به روز ۱۰۰ شتر سالم می باشد. با این حال امروزه این مبلغ بر اساس معیار های جامعه امروز تعیین می گردد.بنابراین بطور کلی دیه ی کامل یک انسان و اعضای بدن هر ساله توسط قوه قضاییه تعیین می&zwnjشود.
سلام ...مطابق ماده 714 قانون مجازات اسلامی ،دیه ی کبودی صورت سه هزارم دیه ی کامل و  به صورت زیر میباشد:
دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می&zwnjشود، به شرح ذیل است:
الف- سیاه شدن پوست صورت، شش هزارم، کبود شدن آن، سه هزارم و سرخ شدن آن، یک ونیم هزارم دیه کامل
ب- تغییر رنگ پوست سایر اعضاء، حسب مورد نصف مقادیر مذکور در بند (الف)
تبصره ۱- در حکم مذکور فرقی بین اینکه عضو دارای دیه مقدر باشد یا نباشد، نیست. همچنین فرقی بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقاء یا زوال اثر آن نمی&zwnjباشد.
تبصره ۲- در تغییر رنگ پوست سر، ارش ثابت است.
با سلام. میزان دیه با توجه به عمق جراحت تعیین میشه نه تعداد بخیه و یا&hellip . و ملاک هم فقط گواهی پزشکی قانونی هست.لطفا در صورت اخد گواهی پزشکی قانونی, نظر پزشکی قانونی رو بفرمایین تا مشاوران ما براتون محاسبه کنن.
مطابق ماده 709 قانون مجازات اسلامی ،دو صدم دیه ی کامل میباشد.یعنی طبق دیه ی سال 98 ،حدود 5 میلیون و 400 هزار تومان میباشد.
سلام ممنون از اظهار لطفتون ....
در خصوص پاسخ پرسشتون لازم به ذکر است که کارشناسی پزشکی قانونی میتواند هم توسط پزشکان مستقل و هم توسط پزشکان در استخدام سازمان پزشکی قانونی انجام شود و برای قاضی پرونده منع ارجاع به پزشکان مستقل یا اجبار قضایی رجوع به سازمان پزشکی قانونی وپزشکان مستخدم آن وجود ندارد ولی الزام اداری آنها را هدایت به ارجاع به پزشکی قانونی میکند.
پزشک قانونی در تنظیم نظریه خود همانند هر گزارش علمی باید ابتدا مشاهدات خود را( مستقیم یا غیرمستقیم )بر اساس مستندات و مدارک پزشکی
تشریح نموده و سپس تشخیص خود را (در این جا تطبیق با قانون دیات) و در
نهایت پیشنهادها را برای راهنمایی مرجع قضایی رسیدگی کننده (در صورت
داشتن پیشنهاد)ارایه نماید.توصیف آسیب باید مبتنی بر واقعیات معین و مسجل باشد یعنی یا خود فرد
معاین دیده باشد (با معاینه کلینیکی یا روشهای پاراکلینیکی) و اگر بر اساس سوابق بالینی و پرونده بیمارستانی نظر میدهد حتماً مستند خود را قید نماید وارجاع بدهد. اگر نظر کارشناس با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی مطابقت نداشته باشد دادگاه به آن ترتیب اثر نخواهد داد.
سلام ... محاسبه ی میزان دیه با کارشناس مخصوص به آن میباشد .
سلام محاسبه ی میزان دقیق دیه توسط کارشناس پزشکی قانونی انجام میشود چرا که به عوامل مختلفی بستگی دارد 
سلام...چون دیه ی جراحت هاشمه در شرع معین شده و معادل ده درصد دیه ی کامل یا همان ده شتر است و همان میزان به شما تعلق میگیرد 
قربان شما ممنونم از اظهار لطفتون 
دوست عزیز کدوم شماره رو منظورتونه 
سلام روزتون بخیر ....شما میتونید برای تداخل در جنایت شکایت کنید یعنی به نظریه ی پزشکی قانونی اعتراض کنید.اما صددرصد پزشکی قانونی نظریه تکمیل بعد از مدتی میده یعنی در قرار صادره از سوی پزشکی قانونی این رو گفته اما به هر صورت اگر نظریه پزشکی اینو محاسبه نکرده باید به نظریه پزشکی قانونی اعتراض بزنید.
بطور کلی هربخیه یک دیه محسوب میشه و جراحت منجر به بخیه اگه از نوع دامیه باشه در سر و صورت دو درصد دیه و در بدن یک درصد دیه ی کامل هست. نکته مهم اینکه دیه بخیه براساس میزان عمق و خراشیدن پوست مشخص میشه یعنی باید بدونیم حارصه است یا غیره یعنی اگر یک خراش حارصه در دو نقطه بدن باشد می شود دو دیه براساس مقدار آن یعنی اگر حارصه باشد یک صدم دیه که در ماده 709 قانون مجازات اسلامی به خوبی آمده است .پس بخیه به تعداد آن در چندموضع محاسبه می شود.باز لازم به ذکره که اگر بخیه در دست باشه مثلا ازنظر پزشکی ده تا بخیه باشه چون یک موضع است وبا یک ضرب ایجاد شده ده دیه محاسبه نمیشه بلکه براساس عمق و پارگی آن محاسبه میشه و دیه را مشخص می کند پس 2 درصد ویک درصد را براساس نوع آسیب مشخص می کند .یعنی وقتی جای بیش از سه بخیه خورد باشه پس دامیه است یعنی وارد گوشت شده و دیه آن مشخص می باشد
سلام ...میزان دیه را کارشناس پزشکی قانونی با توجه به میزان جراحات و صدمات اعلام مینماید .
نظرات کاربران