همه چیز در رابطه با انواع خیارات فسخ قرارداد - بخش سی و هفتم بیان نکاتی در ارتباط با خیار تدلیس و مبنای این خیار -همراه با فایل صوتی

در این پست به بیان نکاتی در ارتباط با خیار تدلیس و مبنای این خیار و بیان ماده 439 قانون مدنی در خصوص این خیار خواهیم پرداخت.

مالکیت ، عقود و قرارداد ها | قراردادها | اختیار فسخ قراردادها

همه چیز در رابطه با انواع خیارات فسخ قرارداد - بخش سی و هفتم بیان نکاتی در ارتباط با خیار تدلیس و مبنای این خیار -همراه با فایل صوتی

هشتمین خیار طبق ماده 396 قانون مدنی ،خیار تدلیس است.ماده 438 قانون مدنی تدلیس را به این صورت تعریف کرده است: تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود.برای تحقق تدلیس باید عملی انجام شده باشد ،باید حیله ای سبب فریب طرف معامله شود خواه بوسیله ی گفتار دروغ باشد یا فعل فریب دهنده برای تحقق تدلیس سوء نیت و قصد و عمد فریب لازم است و اگر فروشنده کالای خود را به اشتباه ،توصیف غیر واقعی کند،تدلیس بشمار نمی اید.بنابر مصلحت سکوت فروشنده درباره ی عیب اشکار مبیع ،تدلیس محسوب نمیشود زیرا در قرارداد حفظ منافع هر یک از طرفین به عهده ی خود او میباشد و از هیچکس نمیتوان انتظار داشت که تمام اطلاعات مربوط به مزایا و عیوب کالایی را در طرف خود بگذارد.

نکته :

اگرچه خودداری فروشنده اگاه از اعلام عیب اشکار ،تدلیس به شمار نمی آید،ولی گاهی این خودداری از اعلام عیب و در اوضاع و احوالی قرار میگیرد که در دید عرف فریب و تزویر است و به قربانی تدلیس حق فسخ میدهد ،به عنوان مثال اگر خریدار اتومبیلی به فروشنده اعلام کن که قصد دارد با ماشین خریداری شده به مسافرت طولانی برود و از او بخواهد که اگر عیبی در لاستیک ها وجود دارد به او اطلاع دهد و فروشنده در برابر این سوال سکوت کند تا ماشین معیوب را به او بفروشد ،این سکوت فریبکاری محسوب میشود و موجب تحقق خیار تدلیس میباشد .

همانطور که گفته شد فریب میبایست عمدی باشد .اگر خریدار از کاری که فروشنده از انجام آن قصد فریب خریدار را نداشته باشد ،دچار اشتباه شود ،موجب تحقق تدلیس نمی باشد ، بلکه اثر این اشتباه را باید در مبحث اشتباه در قرارداد بررسی کرد .فریب و حیله زمانی تحقق پیدا میکند که کار فریبنده به صورت عمدی و به قصد فریب خوردن طرف معامله انجام شود.

مبنای خیار تدلیس ،تقصیر عمدی یک طرف قرارداد است که باعث زیان طرف دیگر قرار داد می شود. برای جبران این ضرر است که به فریب خورده خیار فسخ داده میشود تا خوود را از زیر بار التزام رها کند .بنابر قواعد عمومی کسی مسئول جبران ضرر میباشد که باعث آن شده است بنابراین اگر شخص خارجی باعث تدلیس شود ،همین شخص خارجی موجب ایجاد ضرر میباشد و نمیتوان تقصیر او را برعهده ی طرف قرارداد گذاشت و حق فسخ به طرف فریب خورده داد .

همه چیز در رابطه با انواع خیارات فسخ قرارداد - بخش سی و هفتم بیان نکاتی در ارتباط با خیار تدلیس و مبنای این خیار -همراه با فایل صوتی


مثلا اگر شخص ثالث به شخص الف بگوید که قرص خاص شفا بخش سرطان میباشد و شخص الف آن قرص را از شخص ب خریداری کند و سپس متوجه شود که شخص ثالث دروغ گفته است ،نمیتواند ادعای تدلیس کند ،چون عملیات فریب دهنده از جانب شخص ثالث انجام شده است .

این تحلیل از ماده 439 قانون مدنی برداشت میشود که بیان میکند:

اگر بایع تدلیس نموده باشد ،مشتری حق فسخ بیع را خواهد داشت و همچنین است بایع نسبت به ثمن شخصی در صورت تدلیس مشتری .

چه اینکه قانونگذار در این ماده انجام تدلیس را محدود به دو طرف قرارداد میکند و این نشانه ی بی اثر بودن تدلیس اشخاص ثالث میباشد .

نکته : در 2 مورد تدلیس توسط شخص ثالث انجام میشود،ولی در عقد موثر میباشد زیرا منسوب به طرف قرارداد میباشد :

1.اگر طرف قرارداد با تدلیس کننده تبانی کند ،فریب خورده خیار فسخ پیدا میکند .

2.تدلیس توسط نماینده طرف قرارداد ـ خواه وکیل قرارداد میباشد یا ولی و قیم و امین ـ صورت بگیرد که در این حالت تدلیس نماینده مانند تدلیس خود او میباشد و به فریب خورده حق فسخ میدهد .




نظرات کاربران