فهرست
قوانین

قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب(در امور مدنی) مواد سیصد و بیست و شش تا سیصد و چهل و هفت

قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب(در امور مدنی) مواد سیصد و بیست و شش تا سیصد و چهل و هفت

باب چهارم - تجدیدنظر

فصل اول - احكام و قرارهای قابل نقض و تجدیدنظر

ماده 326 (منسوخه 28/07/1381)- آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در موارد زیر نقض می گردد:

الف - قاضی صادركننده رأی متوجه اشتباه خود شود.

ب - قاضی دیگری پی به اشتباه رأی صادره ببرد به نحوی كه اگر به قاضی صادركننده رأی تذكر دهد، متنبه شود.

ج - دادگاه صادركننده رأی یا قاضی، صلاحیت رسیدگی را نداشته اند و یا بعداً كشف شود كه قاضی فاقد صلاحیت برای رسیدگی بوده است.

تبصره 1 - منظور از قاضی دیگر مذكور در بند (ب) عبارت است از رئیس دیوان عالی كشور، دادستان كل كشور، رئیس حوزه قضایی و یا هر قاضی دیگری كه طبق مقررات قانونی پرونده تحت نظر او قرار می گیرد.

تبصره 2 - در صورتی كه دادگاه انتظامی قضات تخلف قاضی را مؤثر در حكم صادره تشخیص دهد مراتب را به دادستان كل كشور اعلام می كند تا به اعمال مقررات این ماده اقدام نماید.

ماده 327 - چنانچه قاضی صادركننده رأی متوجه اشتباه خود شود مستدلاً پرونده را به دادگاه تجدیدنظر ارسال می دارد. دادگاه یاد شده با توجه به دلیل ابرازی، رأی صادره را نقض و رسیدگی ماهوی خواهد كرد.

ماده 328 - در صورتی كه هر یك از مقامات مندرج در تبصره (1) ماده (326) پی به اشتباه رأی صادره ببرند با ذكر استدلال پرونده را به دادگاه تجدیدنظر ارسال می دارند. دادگاه یاد شده در صورت پذیرش استدلال تذكر دهنده، رأی را نقض و رسیدگی ماهوی می نماید والا رأی را تأیید و برای اجراء به دادگاه بدوی اعاده می نماید.

ماده 329 - در صورتی كه عدم صلاحیت قاضی صادركننده رأی ادعا شود، مرجع تجدیدنظر ابتدا به اصل ادعا رسیدگی و در صورت احراز، رأی را نقض و دوباره رسیدگی خواهد كرد.

فصل دوم - آرای قابل تجدیدنظر

ماده 330 - آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در امور حقوقی قطعی است، مگر در مواردی كه طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد.

ماده 331 - احكام زیر قابل درخواست تجدیدنظر می باشد :

الف - در دعاوی مالی كه خواسته یا ارزش آن از سه میلیون (000 /000 /3) ریال متجاوز باشد.

ب - كلیه احكام صادره در دعاوی غیرمالی.

ج - حكم راجع به متفرعات دعوا در صورتی كه حكم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد.

تبصره - احكام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رأی یك یا چند نفر كارشناس كه طرفین كتباً رأی آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند قابل درخواست تجدیدنظر نیست مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادركننده رأی.

ماده 332 - قرارهای زیر قابل تجدیدنظر است، در صورتی كه حكم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجدیدنظر باشد:

الف - قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست كه از دادگاه صادر شود.

ب - قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا.

ج - قرار سقوط دعوا.

د - قرار عدم اهلیت یكی از طرفین دعوا.

ماده 333 - در صورتی كه طرفین دعوا با توافق كتبی حق تجدیدنظرخواهی خود را ساقط كرده باشند تجدیدنظرخواهی آنان مسموع نخواهد بود مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادركننده رأی.

ماده 334 - مرجع تجدیدنظر آرای دادگاههای عمومی و انقلاب هر حوزه ای، دادگاه تجدیدنظر مركز همان استان می باشد.

ماده 335 - اشخاص زیر حق درخواست تجدیدنظر دارند:

الف - طرفین دعوا یا وكلا و یا نمایندگان قانونی آنها.

ب - مقامات مندرج در تبصره (1) ماده (326) در حدود وظایف قانونی خود.

فصل سوم - مهلت تجدیدنظر

ماده 336 - مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا، برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از كشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است.

ماده 337 - هرگاه یكی از كسانی كه حق تجدیدنظرخواهی دارند قبل از انقضاء مهلت تجدیدنظر ورشكسته یا محجور یا فوت شود، مهلت جدید از تاریخ ابلاغ حكم یا قرار در مورد ورشكسته به مدیر تصفیه و در مورد محجور به قیم و در صورت فوت به وارث یا قائم مقام یا نماینده قانونی وارث شروع می شود.

ماده 338 - اگر سمت یكی از اشخاصی كه به عنوان نمایندگی از قبیل ولایت یا قیمومت و یا وصایت در دعوا دخالت داشته اند قبل از انقضای مدت تجدید نظر خواهی زایل گردد، مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ حكم یا قرار به كسی كه به این سمت تعیین می شود، شروع خواهد شد و اگر زوال این سمت به واسطه رفع حجر باشد، مهلت تجدیدنظرخواهی از تاریخ ابلاغ حكم یا قرار به كسی كه از وی رفع حجر شده است، شروع می گردد.

فصل چهارم - دادخواست و مقدمات رسیدگی

ماده 339 - متقاضی تجدیدنظر باید دادخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر دادگاه صادركننده رأی یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدیدنظر یا به دفتر بازداشتگاهی كه در آنجا توقیف است، تسلیم نماید.
هر یك از مراجع یاد شده در بالا باید بلافاصله پس از وصول دادخواست آن را ثبت و رسیدی مشتمل بر نام متقاضی و طرف دعوا، تاریخ تسلیم، شماره ثبت و دادنامه به تقدیم كننده تسلیم و در روی كلیه برگهای دادخواست تجدیدنظر همان تاریخ را قید كند. این تاریخ، تاریخ تجدیدنظر خواهی محسوب می گردد.

تبصره 1 - در صورتی كه دادخواست به دفتر مرجع تجدیدنظر یا بازداشتگاه داده شود به شرح بالا اقدام و دادخواست را به دادگاه صادركننده رأی ارسال می دارد.
چنانچه دادخواست تجدیدنظر در مهلت قانونی تقدیم شده باشد، مدیر دفتر دادگاه بدوی پس از تكمیل آن، پرونده را ظرف دو روز به مرجع تجدیدنظر ارسال می دارد.

تبصره 2 - در صورتی كه دادخواست خارج از مهلت داده شود و یا در مهلت قانونی رفع نقص نگردد، به موجب قرار دادگاه صادركننده رأی بدوی رد می شود.
این قرار ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ در مرجع تجدیدنظر قابل اعتراض است، رأی دادگاه تجدیدنظر قطعی است.

تبصره 3 - دادگاه باید ذیل رأی خود، قابل تجدیدنظر بودن یا نبودن رأی و مرجع تجدیدنظر آن را معین نماید. این امر مانع از آن نخواهد بود كه اگر رأی دادگاه قابل تجدیدنظر بوده و دادگاه آن را قطعی اعلام كند، هر یك از طرفین درخواست تجدیدنظر نماید.

ماده 340 - در صورتی كه در مهلت مقرر دادخواست تجدیدنظر به مراجع مذكور در ماده قبل تقدیم نشده باشد، متقاضی تجدیدنظر با دلیل و بیان عذر خود تقاضای تجدیدنظر را به دادگاه صادركننده رأی تقدیم می نماید. دادگاه مكلف است ابتدا به عذر عنوان شده كه به موجب عدم تقدیم دادخواست در مهلت مقرر بوده رسیدگی و در صورت وجود عذر موجه نسبت به پذیرش دادخواست تجدیدنظر اتخاذ تصمیم می نماید.

تبصره - جهات عذر موجه همان موارد مذكور در ذیل ماده (306) می باشد.

ماده 341 - در دادخواست باید نكات زیر قید شود:

1 - نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خواه و وكیل او در صورتی كه دادخواست را وكیل داده باشد.

2 - نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خوانده.

3 - حكم یا قراری كه از آن درخواست تجدیدنظر شده است.

4 - دادگاه صادركننده رأی.

5 - تاریخ ابلاغ رأی.

6 - دلایل تجدیدنظر خواهی.

ماده 342 - هرگاه دادخواست دهنده عنوان قیمومت یا ولایت یا وصایت یا وكالت یا مدیریت شركت و امثال آنرا داشته باشد، باید رونوشت یا تصویر سندی را كه مُثبِت سمت او می باشد، پیوست دادخواست نماید.

ماده 343 - دادخواست و برگهای پیوست آن باید در دو نسخه و در صورت متعدد بودن طرف به تعداد آنها بعلاوه یك نسخه باشد.

ماده 344 - اگر مشخصات تجدیدنظر خواه در دادخواست معین نشده و معلوم نباشد كه دادخواست دهنده چه كسی می باشد یا اقامتگاه او معلوم نباشد و قبل از انقضای مهلت، دادخواست تكمیل یا تجدید نشود، پس از انقضای مهلت، دادخواست یاد شده به موجب قرار دادگاهی كه دادخواست را دریافت نموده رد می گردد. این قرار نسبت به اصحاب دعوا ظرف ده روز از تاریخ الصاق به دیوار دادگاه قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر، خواهد بود.

تبصره - مهلت مقرر در این ماده و ماده (336) شامل موارد نقض مذكور در ماده (326) نخواهد بود.

ماده 345 - هر دادخواستی كه نكات یاد شده در بندهای (2، 3، 4، 5 و 6) ماده (341) و مواد (342) و (343) در آن رعایت نشده باشد به جریان نمی افتد و مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست، نقایص را به طور تفصیل به دادخواست دهنده به طور كتبی اطلاع داده و از روز ابلاغ ده روز به او مهلت می دهد كه نقایص را رفع كند و اگر محتاج به تجدید دادخواست است آن را تجدید نماید، در غیر این صورت برابر تبصره (2) ماده (339) اقدام خواهد شد.

ماده 346 - مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست و ضمائم آن و یا پس از رفع نقص، یك نسخه از دادخواست و پیوست های آن را برای طرف دعوا می فرستد كه ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ پاسخ دهد، پس از انقضای مهلت یاد شده اعم از این كه پاسخی رسیده یا نرسیده باشد، پرونده را به مرجع تجدیدنظر می فرستد.

ماده 347 - تجدیدنظرخواهی از آرای قابل تجدیدنظر كه در قانون احصاء گردیده مانع اجرای حكم خواهد بود، هرچند دادگاه صادركننده رأی آن را قطعی اعلام نموده باشد مگر در مواردی كه طبق قانون استثناء شده باشد.

  مرجع تصویب : سامانه ملی قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران
  منبع : مجلس شورای اسلامی