فهرست
قوانین

قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب(در امور مدنی) مواد دویست و چهل و هشت تا دویست و هشتاد و نه

قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب(در امور مدنی) مواد دویست و چهل و هشت تا دویست و هشتاد و نه

مبحث پنجم - معاینه محل و تحقیق محلی

ماده 248 - دادگاه می تواند راساً یا به درخواست هر یك از اصحاب دعوا قرار معاینه محل را صادر نماید. موضوع قرار و وقت اجرای آن باید به طرفین ابلاغ شود.

ماده 249 - در صورتی كه طرفین دعوا یا یكی از آنان به اطلاعات اهل محل استناد نمایند، اگرچه به طور كلی باشد و اسامی مطلعین را هم ذكر نكنند، دادگاه قرار تحقیق محلی صادر می نماید. چنانچه قرار تحقیق محلی به درخواست یكی از طرفین صادر گردد، طرف دیگر دعوا می تواند در موقع تحقیقات، مطلعین خود را در محل حاضر نماید كه اطلاع آنها نیز استماع شود.

ماده 250 - اجرای قرار معاینه محل یا تحقیق محلی ممكن است توسط یكی از دادرسان دادگاه یا قاضی تحقیق به عمل آید. وقت و محل تحقیقات باید از قبل به طرفین اطلاع داده شود. در صورتی كه محل تحقیقات خارج از حوزه دادگاه باشد، دادگاه می تواند اجرای تحقیقات را از دادگاه محل درخواست نماید مگر این كه مبنای رأی دادگاه معاینه و یا تحقیقات محلی باشد كه در این صورت باید اجرای قرارهای مذكور توسط شخص قاضی صادركننده رأی صورت گیرد یا گزارش مورد وثوق دادگاه باشد.

ماده 251 - متصدی اجرای قرار معاینه محل یا تحقیقات محلی صورت جلسه تنظیم و به امضای مطلعین و اصحاب دعوا می رساند.

ماده 252 - ترتیب استعلام و اجرای تحقیقات از اشخاص یاد شده در ماده قبل به نحوی است كه برای گواهان مقرر گردیده است. هر یك از طرفین می تواند مطلعین طرف دیگر را برابر مقررات جرح گواه، رد نماید.

ماده 253 - طرفین دعوا می توانند اشخاصی را برای كسب اطلاع از آنان در محل معرفی و به گواهی آنها تراضی نمایند. متصدی تحقیقات صورت اشخاصی را كه اصحاب دعوا انتخاب كرده اند نوشته و به امضای طرفین می رساند.

ماده 254 - عدم حضور یكی از اصحاب دعوا مانع از اجرای قرار معاینه محل و تحقیقات محلی نخواهد بود.

ماده 255 - اطلاعات حاصل از تحقیق و معاینه محل از امارات قضایی محسوب می گردد كه ممكن است موجب علم یا اطمینان قاضی دادگاه یا مؤثر در آن باشد.

ماده 256 - عدم تهیه وسیله اجرای قرار معاینه محل یا تحقیق محلی توسط متقاضی، موجب خروج آن از عداد دلایل وی می باشد. و اگر اجرای قرار مذكور را دادگاه لازم بداند، تهیه وسائل اجراء در مرحله بدوی با خواهان دعوا و در مرحله تجدیدنظر با تجدیدنظرخواه می باشد. در صورتی كه به علت عدم تهیه وسیله، اجرای قرار مقدور نباشد و دادگاه بدون آن نتواند انشاء رأی نماید دادخواست بدوی ابطال و در مرحله تجدیدنظر، تجدیدنظر خواهی متوقف، ولی مانع اجرای حكم بدوی نخواهد بود.

مبحث ششم - رجوع به كارشناس

ماده 257 - دادگاه می تواند راساً یا به درخواست هر یك از اصحاب دعوا قرار ارجاع امر به كارشناس را صادر نماید. در قرار دادگاه، موضوعی كه نظر كارشناس نسبت به آن لازم است و نیز مدتی كه كارشناس باید اظهار عقیده كند، تعیین می گردد.

ماده 258 - دادگاه باید كارشناس مورد وثوق را از بین كسانی كه دارای صلاحیت در رشته مربوط به موضوع است، انتخاب نماید و در صورت تعدد آنها، به قید قرعه انتخاب می شود. در صورت لزوم تعدد كارشناسان، عده منتخبین باید فرد باشد تا در صورت اختلاف نظر، نظر اكثریت ملاك عمل قرار گیرد.

تبصره - اعتبار نظر اكثریت در صورتی است كه كارشناسان از نظر تخصص با هم مساوی باشند.

ماده 259 - ایداع دستمزد كارشناس به عهده متقاضی است و هرگاه ظرف مدت یك هفته از تاریخ ابلاغ آنرا پرداخت نكند، كارشناسی از عداد دلایل وی خارج می شود.
هرگاه قرار كارشناسی به نظر دادگاه باشد و دادگاه نیز نتواند بدون انجام كارشناسی انشاء رأی نماید، پرداخت دستمزد كارشناسی در مرحله بدوی به عهده خواهان و در مرحله تجدیدنظر به عهده تجدیدنظرخواه است، در صورتی كه در مرحله بدوی دادگاه نتواند بدون نظر كارشناس حتی با سوگند نیز حكم صادر نماید، دادخواست ابطال می گردد و اگر در مرحله تجدیدنظر باشد تجدیدنظرخواهی متوقف ولی مانع اجرای حكم بدوی نخواهد بود.

ماده 260 - پس از صدور قرار كارشناسی و انتخاب كارشناس و ایداع دستمزد، دادگاه به كارشناس اخطار می كند كه ظرف مهلت تعیین شده در قرار كارشناسی، نظر خود را تقدیم نماید. وصول نظر كارشناس به طرفین ابلاغ خواهد شد، طرفین می توانند ظرف یك هفته از تاریخ ابلاغ به دفتر دادگاه مراجعه كنند و با ملاحظه نظر كارشناس چنانچه مطلبی دارند نفیا یا اثباتاً بطور كتبی اظهار نمایند. پس از انقضای مدت یاد شده، دادگاه پرونده را ملاحظه و در صورت آماده بودن، مبادرت به انشای رأی می نماید.

ماده 261 - كارشناس مكلف به قبول امر كارشناسی كه از دادگاه به او ارجاع شده می باشد، مگر این كه دارای عذری باشد كه به تشخیص دادگاه موجه شناخته شود، در این صورت باید قبل از مباشرت به كارشناسی مراتب را به طور كتبی به دادگاه اعلام دارد. موارد معذور بودن كارشناس همان موارد معذور بودن دادرس است.

ماده 262 - كارشناس باید در مدت مقرر نظر خود را كتباً تقدیم دارد، مگر این كه موضوع از اموری باشد كه اظهارنظر در آن مدت میسر نباشد. در این صورت به تقاضای كارشناس دادگاه مهلت مناسب دیگری تعیین و به كارشناس و طرفین اعلام می كند. در هر حال اظهارنظر كارشناس باید صریح و موجه باشد.
هرگاه كارشناس ظرف مدت معین نظر خود را كتباً تقدیم دادگاه ننماید، كارشناس دیگری تعیین می شود. چنانچه قبل از انتخاب یا اخطار به كارشناس دیگر نظر كارشناس به دادگاه واصل شود، دادگاه به آن ترتیب اثر می دهد و تخلف كارشناس را به مرجع صلاحیت دار اعلام می دارد.

ماده 263 - در صورت لزوم تكمیل تحقیقات یا اخذ توضیح از كارشناس، دادگاه موارد تكمیل و توضیح را در صورت مجلس منعكس و به كارشناس اعلام و كارشناس را برای ادای توضیح دعوت می نماید. در صورت عدم حضور، كارشناس جلب خواهد شد.
هرگاه پس از اخذ توضیحات، دادگاه كارشناسی را ناقص تشخیص دهد، قرار تكمیل آن را صادر و به همان كارشناس یا كارشناس دیگر محول می نماید.

ماده 264 - دادگاه حق الزحمه كارشناس را با رعایت كمیت و كیفیت و ارزش كار تعیین می كند. هرگاه بعد از اظهارنظر كارشناس معلوم گردد كه حق الزحمه تعیین شده متناسب نبوده است، مقدار آن را به طور قطعی تعیین و دستور وصول آن را می دهد.

ماده 265 - در صورتی كه نظر كارشناس با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد كارشناسی مطابقت نداشته باشد، دادگاه به آن ترتیب اثر نخواهد داد.

ماده 266 - اگر یكی از كارشناسان در موقع رسیدگی و مشاوره حاضر بوده ولی بدون عذر موجه از اظهار نظر یا حضور در جلسه یا امضا امتناع نماید، نظر اكثریت كارشناسانی كه از حیث تخصص با هم مساوی باشند ملاك عمل خواهد بود. عدم حضور كارشناس یا امتناعش از اظهارنظر یا امضای رأی، باید از طرف كارشناسان دیگر تصدیق و به امضاء برسد.

ماده 267 - هرگاه یكی از اصحاب دعوا از تخلف كارشناس متضرر شده باشد در صورتیكه تخلف كارشناس سبب اصلی در ایجاد خسارات به متضرر باشد می تواند از كارشناس مطالبه ضرر نماید. ضرر و زیان ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست.

ماده 268 - طرفین دعوا در هر مورد كه قرار رجوع به كارشناس صادر می شود، می توانند قبل از اقدام كارشناس یا كارشناسان منتخب، كارشناس یا كارشناسان دیگری را با تراضی، انتخاب و به دادگاه معرفی نمایند. دراین صورت كارشناس مرضی الطرفین به جای كارشناس منتخب دادگاه برای اجرای قرار كارشناسی اقدام خواهد كرد. كارشناسی كه به تراضی انتخاب می شود ممكن است غیر از كارشناس رسمی باشد.

ماده 269 - اگر لازم باشد كه تحقیقات كارشناسی در خارج از مقر دادگاه رسیدگی كننده اجرا شود و طرفین كارشناس را با تراضی تعیین نكرده باشند، دادگاه می تواند انتخاب كارشناس را به طریق قرعه به دادگاهی كه تحقیقات در مقر آن دادگاه اجراء می شود واگذار نماید.

مبحث هفتم - سوگند

ماده 270 - درمواردی كه صدور حكم دادگاه منوط به سوگند شرعی می باشد، دادگاه به درخواست متقاضی، قرار اتیان سوگند صادر كرده و در آن، موضوع سوگند و شخصی را كه باید سوگند یاد كند تعیین می نماید.

ماده 271 - در كلیه دعاوی مالی و سایر حقوق الناس از قبیل نكاح ، طلاق ، رجوع در طلاق، نسب، وكالت و وصیت كه فاقد دلائل و مدارك معتبر دیگر باشد سوگند شرعی به شرح مواد آتی می تواند ملاك و مستند صدور حكم دادگاه قرار گیرد.

ماده 272 - هرگاه خواهان ( مدعی) فاقد بینه و گواه واجد شرایط باشد و خوانده ( مدعی علیه) منكر ادعای خواهان بوده به تقاضای خواهان، منكر ادای سوگند می نماید و به موجب آن ادعا ساقط خواهد شد.

ماده 273 - چنانچه خوانده از ادای سوگند امتناع ورزد و سوگند را به خواهان واگذار نماید، با سوگند وی ادعایش ثابت می شود و در صورت نكول ادعای او ساقط و به موجب آن حكم صادر می گردد.

ماده 274 - چنانچه منكر از ادای سوگند و رد آن به خواهان نكول نماید دادگاه سه بار جهت اتیان سوگند یا رد آن به خواهان، به منكر اخطار می كند، در غیر این صورت ناكل شناخته خواهد شد.
با اصرار خوانده بر موضع خود، دادگاه ادای سوگند را به خواهان واگذار نموده و با سوگند وی ادعا ثابت و به موجب آن حكم صادر می شود و در صورت نكول خواهان از ادای سوگند، ادعای او ساقط خواهد شد.

ماده 275 - هرگاه خوانده در پاسخ خواهان ادعایی مبنی بر برائت ذمه از سوی خواهان یا دریافت مال مورد ادعا یا صلح و هبه نسبت به آن و یا تملیك مال به موجب یكی از عقود ناقله نماید، دعوا منقلب شده، خواهان، خوانده و خوانده، خواهان تلقی می شود و حسب مورد با آنان رفتار خواهد شد.

ماده 276 - هرگاه خوانده در جلسه دادرسی در قبال ادعای خواهان به علت عارضه ای از قبیل لكنت زبان یا لال بودن سكوت نماید قاضی دادگاه رأساً یا به وسیله مترجم یا متخصص امر مراد وی را كشف یا عارضه را برطرف می نماید و چنانچه سكوت خوانده و استنكاف وی از باب تعمد و ایذاء باشد دادگاه ضمن تذكر عواقب شرعی و قانونی كتمان حقیقت، سه بار به خوانده اخطار می نماید كه در نتیجه استنكاف، ناكل شناخته می شود، در این صورت با سوگند خواهان دعوا ثابت و حكم بر محكومیت خوانده صادر خواهد شد.

ماده 277 - در كلیه دعاوی مالی كه به هر علت و سببی به ذمه تعلق می گیرد از قبیل قرض، ثمن معامله، مال الاجاره، دیه جنایات، مهریه، نفقه، ضمان به تلف یا اتلاف - همچنین دعاوی كه مقصود از آن مال است از قبیل بیع، صلح، اجاره، هبه، وصیت به نفع مدعی، جنایت خطائی و شبه عمد موجب دیه - چنانچه برای خواهان امكان اقامه بینه شرعی نباشد می تواند با معرفی یك گواه مرد یا دو گواه زن به ضمیمه یك سوگند ادعای خود را اثبات كند.

تبصره - در موارد مذكور در این ماده ابتدا گواه واجد شرایط، شهادت می دهد سپس سوگند توسط خواهان اداء می شود.

ماده 278 - در دعوای بر میت پس از اقامه بینه، سوگند خواهان نیز لازم است و در صورت امتناع از سوگند، حق وی ساقط می شود.

ماده 279 - هرگاه خواهان، در دعوای بر میت، وارث صاحب حق باشد و بر اثبات ادعای خود اقامه بینه كند علاوه بر آن باید اداء سوگند نماید. در صورت عدم اتیان سوگند حق مورد ادعا ساقط خواهد شد.

تبصره 1 - در صورت تعدد وراث هر یك نسبت به سهم خود باید ادای سوگند نمایند چنانچه بعضی ادای سوگند نموده و بعضی نكول كنند ادعا نسبت به كسانی كه ادای سوگند كرده ثابت و نسبت به نكول كنندگان ساقط خواهد شد.

تبصره 2 - چنانچه وراث خوانده متعدد باشند و خواهان شخص دیگری باشد پس از اقامه بینه توسط خواهان، ادای یك سوگند كفایت می كند.

ماده 280 - در حدود شرعی حق سوگند نیست مگر در سرقت كه فقط نسبت به جنبه حق الناسی آن سوگند ثابت است ولی حد سرقت با آن سوگند ثابت نخواهد شد.

ماده 281 - سوگند باید مطابق قرار دادگاه و با لفظ جلاله ( والله - بالله - تالله) یا نام خداوند متعال به سایر زبانها ادا گردد و در صورت نیاز به تغلیظ دادگاه كیفیت ادای آن را از حیث زمان، مكان و الفاظ تعیین می نماید. در هر حال فرقی بین مسلمان و غیرمسلمان در ادای سوگند به نام خداوند متعال نخواهد بود. مراتب اتیان سوگند صورتجلسه می گردد.

ماده 282 - در صورتی كه طرفین حاضر نباشند، دادگاه محل ادای سوگند، تعیین وقت نموده و طرفین را احضار می نماید. در احضار نامه علت حضور قید می گردد.

ماده 283 - دادگاه نمی تواند بدون درخواست اصحاب دعوا سوگند دهد و اگر سوگند داد اثری بر آن مترتب نخواهد بود و چنانچه پس از آن، درخواست اجرای سوگند شود باید سوگند تجدید گردد.

ماده 284 - درخواست سوگند ازسوی متقاضی ممكن است شفاهی یا كتبی باشد. درخواست شفاهی در صورت مجلس نوشته شده و به امضای درخواست كننده می رسد و این درخواست را تا پایان دادرسی می توان انجام داد.

ماده 285 - در صورتی كه سوگند از سوی منكر باشد، سوگند بر عدم وجود یا عدم وقوع ادعای مدعی، یاد خواهد شد و چنانچه سوگند از سوی مدعی باشد، سوگند بر وجود یا وقوع ادعا علیه منكر به عمل خواهد آمد. به هر حال باید مقصود درخواست كننده سوگند معلوم و صریح باشد كه كدامیك از این امور است.

ماده 286 - بعد از صدورقرار اتیان سوگند، درصورتی كه شخصی كه باید سوگند یاد كند حاضر باشد، دادگاه درهمان جلسه سوگند می دهد و درصورت عدم حضور تعیین وقت نموده، طرفین را دعوت می كند. اگر كسی كه باید سوگند یادكند بدون عذر موجه حاضر نشود یا بعد از حضور از سوگند امتناع نماید نكول محسوب و دادگاه اتیان سوگند را به طرف دعوا رد می كند و با اتیان سوگند، حكم صادر خواهد شد وگرنه دعوا ساقط می گردد. دربرگ احضاریه جهت حضور و نتیجه عدم حضور باید قید گردد.

ماده 287 - اگر كسی كه باید سوگند یاد كند برای قبول یا رد سوگند مهلت بخواهد، دادگاه می تواند به اندازه ای كه موجب ضرر طرف نشود به او یك بار مهلت بدهد.

ماده 288 - اتیان سوگند باید در جلسه دادگاه رسیدگی كننده به دعوا انجام شود. در صورتی كه ادا كننده سوگند بواسطه عذر موجه نتواند در دادگاه حضور یابد، دادگاه، حسب اقتضای مورد، وقت دیگری برای سوگند معین می نماید یا دادرس دادگاه نزد او حاضر می شود یا به قاضی دیگر نیابت می دهد تا او راسوگند داده و صورت مجلس را برای دادگاه ارسال كند و براساس آن رأی صادر می نماید.

ماده 289 - هرگاه كسی كه درخواست سوگند كرده است از تقاضای خود صرف نظر نماید دادگاه با توجه به سایر مستندات به دعوا رسیدگی نموده و رأی مقتضی صادر می نماید.

  مرجع تصویب : سامانه ملی قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران
  منبع : مجلس شورای اسلامی