در این پست به بررسی یکی از دو وضعیت پس از طلاق در رابطه با اجرای این حق خواهیم پرداخت.
1- در صورتی که شرط انتقال تا نصف دارایی توسط زوج ضمن عقد نکاح پذیرفته و امضاء شده باشد.
2- وقتی شرط انتقال تا نصف دارایی توسط زوج پذیرفته نشده یا در صورت امضاء و پذیرش به دلیلی قابل اجرا نباشد.
در متن رسمی عقدنامه های ازدواج در مورد انتقال بخشی از دارایی های شوهر آمده است:ضمن عقد ازدواج ،زوج شرط نمود هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار او نبوده، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده، یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل نماید.
تقسیم دارایی زمان طلاق یك حكم قانونی نیست بلكه یك شرط است كه بر اساس مصوبه شورای عالی قضایی در سال 1362 سازمان ثبت اسناد مكلف شد در عقد نامه ها درج كند. اگر زوج در ضمن عقد این شرط را امضا كرد؛ آن هم تحت شرایطی كه در خود شرط مذكور آمده زوجه می تواند بعد طلاق تا حدودی از دارایی زوج را بهره مند شود و اگر زوج امضا نكند این امكان حداقلی برای زوجه وجود نخواهد نداشت.
1- طلاق واقع شود بدون وقوع طلاق ممکن نیست
2- تعهد شوهر مبنی بر شرط انتقال تا نصف دارائی ضمن عقد نکاح یا عقد خارج لازم.
3- زوجه تقاضای طلاق نکرده باشد؛ در صورت تقاضای او برای طلاق، زن از نتایج به دست آمده از شرط مزبور بی بهره می شود. زیرا اگر زوجه تقاضای طلاق كند از دایره شمول این شرط خارج می شود. فرقی نمی كند به دلیل عسر و حرج ماده 1130 قانون مدنی و استنکاف زوج از پرداخت نفقه ماده 1129 قانون مدنی و یا طلاق ناشی از غیبت زوج ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی ویا شرایط سخت زندگی مجبور به درخواست طلاق شده باشد. در طلاقهای توافقی نیز، نظر به اینکه اراده زن در توافق به اجرای صیغه طلاق، موثر و موجود بوده لذا شرط تنصیف موردی نخواهد داشت. اما در طلاق هایی که زوجه به وکالت از زوج تقاضای طلاق می نماید نظر به اینکه درخواست طلاق در واقع و با توجه به ماهیت عقد وکالت، از سوی موکل (زوج) بعمل می آید نه وکیل زوجه لذا مانع استحقاق زوجه در استفاده از شرط تنصیف نیست.
نظرات کاربران