معاملات تجارتی به چند دسته تقسیم میشوند بخش پایانی

در پست های قبلی به بررسی و تحلیل برخی از بند های دهگانه ماده دو قانون تجارت پرداختیم .در این ماده معاملات ذاتا تجاری را بیان نموده است .در پست قبل تا آنجا پیش رفتیم که بیان داشتیم که مقصود از عباراتی چون تصدی یا مال منقول و ... در معاملات تجاری چیست. در ابتدای این پست باتوجه به بند سه ماده دو قانون تجارت به بررسی مفاهیمی چون دلال ،عامل و حق العمل کار خواهیم پرداخت.


معاملات تجارتی به چند دسته تقسیم میشوند بخش پایانی

در پست های قبلی به بررسی و تحلیل برخی از بند های دهگانه ماده دو قانون تجارت پرداختیم .در این ماده معاملات ذاتا تجاری را بیان نموده است .در پست قبل تا آنجا پیش رفتیم که بیان داشتیم که مقصود از عباراتی چون تصدی یا مال منقول و ... در معاملات تجاری چیست. در ابتدای این پست باتوجه به بند سه ماده دو قانون تجارت به بررسی مفاهیمی چون دلال ،عامل و حق العمل کار خواهیم پرداخت.

3- هر قسم عملیات دلالی یا حق العمل کاری (کمیسیون) و یا عاملی و همچنین تصدی به هر نوع تأسیساتی که برای انجام بعضی امور ایجاد می شود از قبیل تسهیل معاملات ملکی یا پیدا کردن خدمه یا تهیه و رسانیدن ملزومات و غیره.

توضیحات بند 3:

الف-مفهوم دلال ..حق العمل کار ..عامل ..

دلال:( ماده 335 تا ماده 355 قانون تجارت) کسی است که در مقابل اجرت واسطه انجام معامله بین دو نفر شده یا برای کسی می خواهد معاملاتی انجام دهد و طرف معامله را پیدا می کند.

حق العمل کار:از ماده( 357 تا 376 قانون تجارت) کسی است که به اسم خود و به حساب دیگری ( آمر) معاملاتی کرده و در مقابل اجرتی را دریافت کند

عامل:کسی است که به دستور دیگری و به نام خود معامله ای انجام می دهد(اختیارات عامل فروش بر خلاف حق العمل کار محدود است)

تفاوت دلال و حق العمل کار:

درابتدا لازم به ذکر است که دلال و حق العمل کار هردو واسطه ی انجام معامله هستند.

دلال جز معرفی طرفین معامله به یکدیگر وظیفه ای ندارد و جز با اذن مخصوص نمی تواند نمایندگی یکی از طرفین را عهده دار باشد یا آنکه طرف معامله قرار بگیرد و دلال هیچگونه تعهدی نسبت به اجرای معامله ندارد همچنین حسن انجام تعهدات طرفین با انجام معامله عمل دلال پایان می یابد در صورتی که حق العمل کار طرف معامله بوده و مسئول انجام تعهداتی است که بنام خود تقبل کرده است.

4 - تأسیس و به کار انداختن هر قسم کارخانه مشروط بر اینکه برای رفع حوایج شخصی نباشد.

معاملات تجارتی به چند دسته تقسیم میشوند بخش پایانی


توضیح بند4

مقصود از عبارت مشروط بر اینکه برای رفع حوائج شخصی نباشد این است که کارخانه یک محصول واحد تولیدی یا صنعتی به مردم عرضه کند.

5- : تصدی به عملیات حراجی

توضیح بند 5

حراج یعنی عرضه جنس در سالن هایی به مشتری های متعدد و فروش آن به شخصی که بالا ترین قیمت را پیشنهاد نماید .

می توان عمل حراج را یک قسم دلالی دانست با این فرق که عملا دلال در تکاپوی مشتری است ولی حراجی در محل معینی جنس را به مزایده می گذارد

6- تصدی به هر قسم نمایشگاه های عمومی

توضیح بند6

مقصود ازاین بند عمال کلیه نمایشگاه هایی عمومی ماند تئاتر . سیرک. سینما تجارتی می باشد وعلت آن ارتباط این قبیل موسسات با صنعت است.

7- هر قسم عملیات صرافی و بانکی

توضیح بند 7

عملیات صرافی بر روی پول های داخلی یا خارجی صورت می گیرد

8- معاملات برواتی اعم از این كه بین تاجر یا غیر تاجر باشد.

توضیح بند8

مقصود از برات همه یانواع برات میباشد

به موجب رأی اصراری شماره 2783/مورخ 1339/12/9 هیأت عمومی دیوان عالی کشور،صدور برات ذاتاً و به طور مطلق عمل تجاری محسوب میشود. اما چک طبق ماده 314 و سفته ذاتاً عملی تجارتی نمی باشد

9- عملیات بیمه ی بحری و غیربحری

10- کشتی سازی و خرید و فروش کشتی و کشتیرانی داخلی و یا خارجی و معاملات راجع به آن ها.

در تمام موارد دهگانه ماده 2، اعم از این که کلمه ی تصدی به کار رفته یا خیر، همان طور که قبلاً نیز یادآوری گردید، تصدی در معنی استمرار و تکرار به طوری که کار به صورت شغل معمولی شخص درآید لازم است. واِلّا صرف تجارتی بودن عمل انجام شده اتفاقی برای تاجر محسوب کردن شخص کفایت نمی کند.

عملیات تجاری تبعی:

در ماده 3 قانون تجارت به 4 قسمت تقسیم شده اند:

1-کلیه معاملات بین تجار و کسبه و صرافان و بانکها

2-کلیه معاملاتی که تاجر با غیر تاجر برای رفع حوائج تجارتی خود می نماید

3-کلیه معاملاتی که اجزا یا خدمه یا شاگرد تاجر برای امور تجارتی ارباب خود می نماید

4-کلیه معاملات شرکتهای تجاری(ماده 20 قانون تجارت به بیان انواع شرکتهای تجاری پرداخته است)




نظرات کاربران